سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هر کس دانشش را افزود ولی زهدش را نیفزود، جز دوری از خدا نیفزوده است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ

روضه‌های جدید

پای روضه‌ی بعضی از مداحان و روحانیون که می نشینی می‌بینی هر سال برای یک مصیبت روضه‌ی جدیدی می‌خوانند، یعنی مثلا هر سال حضرت اکبر را به نحو دیگری به شهادت می‌رسانند. اصولا با اینکه من بسیاری از روضه‌های عاشورا شنیده و یا خوانده‌ام اما محرم که می‌شود باز روضه‌های جدیدی می‌شنوم که واقعاً بعضی...

نمی دانم شاید بعضی می‌خواهند با خواندن روضه‌های جدید و ناشنیده مجلسشان را گرم‌تر کنند، اما به چه قیمتی؟!

جالب این که روضه‌های جدید بعضی از این آقایان که کمی بین مردم شهرت دارند، بعدها کتاب شده و منتشر می‌گردند و مدرک و منبع روضه‌خوانی دیگران می‌شوند. یادم هست در آثار شهید می‌خواندم که ایشان با اشاره به سوادی بعضی روضه‌خوانان و خواندن روضه‌های دروغین توسط آنها می‌فرمودند: «وقتى از او مى‏پرسى از کجا نقل مى‏کنى، مى‏گوید از صدرالواعظین یا لسان الواعظین. هرکس خیال مى‏کند کتابى است به نام «صدرالواعظین»، وقتى که دقت مى‏کنیم مى‏فهمیم که مى‏خواهد بگوید از سینه دیگران، از زبان دیگران شنیده‏ام.» (مجموعه ‏آثاراستاد شهید مطهرى، ج‏17، ص: 414)

خدا رحمت کند شهید مطهری را، حالا دیگر باید گفت واقعا «صدرالواعظین» و یا «لسان الواعظین» کتاب شده است و برای بعضی از منابع معتبر و موثق به حساب می‌آید و لذا به جای این دو اصطلاح باید بگوییم:(کتاب الواعظین)

همین چند روز پیش آیت الله العظمی شبیری زنجانی- که به قول بعضی از این آقایان سنتی نیز هستند- دراین باره به مبلغین هشدار داده و فرموده بودند: «به خاطر جلب توجه عوام دروغ تحویل مردم ندهند. در ذهن عوام خیلی دروغ رفته است. این‌طور نباشد که آدم مطابق میل آنها صحبت کند . این یک گرفتاری است که خیلی‌ها مطابق ذهن عوام مطالبی را دنبال می‌کنند، عوام هم خیال می‌کنند این مطالب وحی منزل است. در ایام عزاداری برای مردم از کتاب‌های معتبر مطلب نقل کنند، نه هر چیزی را که با آن کارشان بهتر می‌گیرد. بالاخره چهار نفر انسان باسواد، دروغ بودن مطلب را می‌فهمند و مسائل صحیح و راست هم زیر سوال می‌رود. البته از کتاب‌هایی هم که به راست و دروغ پایبند نیستند نباید مطلب نقل کرد بلکه از کتاب‌های معتبر مثل «نفس المهموم» بهتر است استفاده شود. ممکن است این کتاب‌ها هم درست یا نادرست باشند ولی کتابی‌هایی هستند که نویسندگان آنها آدم‌های نسبتا معتبری هستند.»

شاید داستان «زهرماری‌ها» را که شهید مطهری به مناسبتی درمباحثشان آورده‌اند، همگی شنیده باشید؛ ولی گمان می‌کنم بیان دوباره‌ی آن در اینجا خالی از لطف نباشد: «مى‏گویند یکى از علماى آذربایجان همیشه از روضه‏هاى بى اصلى که خوانده مى‏شد رنج مى‏برد و به اهل منبر اعتراض مى‏کرد. معمولًا مى‏گفت این زهرمارها چیست که شما مى‏خوانید؟! ولى کسى به سخنانش گوش نمى‏کرد، تا آنکه یک دهه خودش در مسجد خودش روضه گرفت و بانى هم خودش بود. با روضه خوان شرط کرد به اصطلاحِ خودش از آن زهرمارها قاطى نکند. روضه خوان گفت: آقا! من حرفى ندارم ولى بدانید که مردم گریه نمى‏کنند. گفت: تو چکار دارى؟! در مجلس من نباید از آن زهرمارى‏ها یعنى روضه‏هاى دروغ خوانده شود. مجلس بپا شد. آقا خودش در محراب، و منبر هم کنار محراب. منبرى وارد روضه شد ولى هرچه خواست با روضه راست مردم گریه کنند نشد. آقا خودش هم دست را به پیشانى گذاشته بود و دید عجب! مجلس خیلى یخ شد؛ و لابد با خود گفت الآن مردم عوام خواهند گفت علت اینکه روضه آقا نمى‏گیرد این است که نیّت آقا صاف نیست و مریدها خواهند پاشید. یواشکى سرش را به طرف منبر برد و گفت قدرى از آن زهرمارى‏ها قاطیش کن.» (مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏17، ص: 590)

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 92/8/19:: 9:33 عصر     |     () نظر