سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند، پاک است و پاکان را دوست دارد ؛پاکیزه است و پاکیزگان را دوست دارد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ

درباره «نعره زدن و عریان شدن در عزاداری» چند سال پیش مطلبی داشتم که تکرار آن را در اینجا خالی از لطف نمی‌دانم:
ائمه، علیهم السلام، همواره شیعیان را به وقار و حفظ آرامش فرا می‌خوانند و از هرگونه رفتاری که نمایشی غیرعقلانی و غیردینی از شیعه به ظهور رساند نهی می‌نمودند. آن گونه که آن بزرگواران بارها و بارها می‌فرمودند: «کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْنا؛ زینت ما باشید و برای ما ننگ و مایه‌ی سرافکندگی نباشید.»[1]
اما متأسفانه گاهی در عزاداری‌ها رفتارهایی انجام می‌شود که نشانی از عقلانیت نداشته و مخالف با وقار این عمل عبادی می‌باشد. از جمله جیغ‌زدن‌ها و فریادهای بلند زنان و مردان که علاوه بر شنیع بودن آن، دور از حیا و عقلانیت مؤمن بوده و اصلاً گناه و معصیت است؛ و یا لخت شدن که حالا آنقدر به آن مشروعیت داده‌اند که در بعضی مجالس عزا، اگر کسی لخت نشود؛ با شدت و تندی خاصی از او می‌خواهند که یا لخت شده و یا مجلس را ترک کند. حتی افراط را به جایی رسانده‌اند که اگر کسی این جرأت را به خود داده و بگوید لخت نشوید – هرچند از مراجع تقلید باشد – او را شخصی بی‌سواد و بی‌دین معرفی می‌کنند، گویا یکی از ضروریات اسلام را زیر سؤال برده است!
زشتی این اعمال مخصوصاً وقتی است که به اسم طاعت و عبادت انجام شده و دیگران آن را به حساب مذهب تشیع و اهل‌بیت، علیهم السلام، بگذارند. این در حالی است که طبق فرمایش ائمه، علیهم السلام، ما وظیفه داریم به گونه‌ای رفتار نمائیم که دیگران با دیدن رفتار ما بگویند: «خداوند جعفر بن محمد را رحمت کند که چه نیکو اصحاب و پیروانش را ادب آموخته است.»[2] خوب است کمی تأمل داشته و ببینیم از کدام یک از آن بزرگواران در عزاداری یا غیرآن، علناً و یا مخفیانه، چنین اعمالی سر زده که حال ما چنین می‌کنیم.
داخل کردن این اعمال زشت و نامشروع در اقامه‌ی عزا برای امام حسین، علیه‌السلام، از افسون‌های شیطانی است که برای توجیه مشروعیت آن، گاهی به خیال و اوهام خویش متوسل می‌شویم.[3] چنانچه یکی از علما نقل می‌کند:
«در مجالسی که برای امامان برگزار می‌شود یک القائاتی از طرف مداحان به عزاداران تزریق می‌شود که جای شگفت و تعجب دارد و خود نگارنده این سطور در یکی از این مجالس عزاداری ـ که البته برای امیرالمؤمنین در شب‌های قدر برگزار شده بود ـ شنیده است که جناب روضه خوان به برادران عزادار در هنگام اجرای مراسم سینه زنی گفته بود که پیراهن‌تان را به نشانه احترام در آورید چون بالأخره روزی این لباس دنیوی را از تن ما در خواهند آورد. آیا این استدلال و برهان منشاء عقلانی دارد؟ دین اسلام، دین حیا و عفت است. این همه راجع به پوشش در اسلام تأکید شده است بعد ما به همین راحتی، برهنگی را رواج داده و به چه چیزهایی برای تکمیل بیانات‌مان استدلال می‌کنیم! نعوذ بالله من تسویلات الشیطان، و این مردم ساده دل هم به تشویق جناب مداح، به انجام چنین کارهایی مبادرت می‌کنند به این امید که دل امام زمان را شاد کنند و...»[4]
راست این‌که مجلسِ امام حسین، علیه‌السلام، باید مجلسی آرام و توأم با احترام و سکوت باشد تا فیوضات و رحمانی که در این مجالس در حال فرود و نزول است عائد عزاداران شود، با داد و فریاد و بالا و پایین پریدن و نعره زدن، فقط حواس دیگران را از عزاداری منحرف می‌سازیم. آری مجالس عزاداری جای منتشر کردن معارف الهی است نه آن که با تعطیل کردن عقل، خود را دیوانه معرفی کنیم و هر عمل غیر مشروعی را از طُرفه‌ی آن- اگرچه گناه کبیره باشد- جایز بدانیم و هر که با ما مخالفت کرد بگوییم وهابی و مخالف عزاداری است.
فاش باید گفت که هیچ شیعه‌ای، بلکه هیچ مسلمانی، بلکه هیچ انسان آزاده‌ای، نمی‌تواند با عزاداری امام حسین، علیه‌السلام، مخالف باشد. چشمی که برای آن حضرت اشک نریزد، یا نخواهد اشک بریزد، و دلی که در ماتم او نسوزد، چشم و دل انسان نیست. آن که با عزاداری امام حسین،علیه‌السلام، مخالفت می‌کند، هر چند نام شیعه یا مسلمان داشته باشد، پیش و بیش از هرچیز، از عمال و اعوان امویان است. باری، کسی در سده اخیر، به مخالفت با اصل عزاداری نپرداخته است. آن چه گفته می شود، اصلاحات در عزاداری است و نه انتقاد از نفس عزاداری. اما عوام‌فریبان، به عمد، محل نزاع را خِلط می‌کنند و هو می‌اندازند که عده‌ای با عزاداری مخالفند و می‌خواهند آن را بر اندازند.[5]
اما درباره فتوای بعضی علما که لخت شدن را جایز می‌دانند، این مطلب مُنافاتی با سخن ما ندارد؛ زیرا شایسته نیست هر عملی - اگرچه جایز- با نام عزاداری انجام شود، برای روشن شدن بحث مثالی بزنم: علما هیچ گاه نمی گوید کاه و یونجه خوردن حرام است اما مگر انسان عاقل برای غذا خوردن کاه و یونجه می‌خورد(قصد وهدف از قضا خوردن تقویت بدن است نه فقط یک چیزی خوردن)؛ این که بعضی می‌گویند علما لخت شدن را جایز می‌دانند، در جواب باید گفت: مگر هرعملِ جایزی را باید درعزاداری انجام داد! هدف از عزاداری چیست؟ این است که ما هر کاری را خواستیم با این نام انجام دهیم و بگوئیم عزاداری کردیم؟ مگر ملاک عزاداری خوب و مطلوب خشن بودن آن است؟ ما باید عزاداری‌ها را به سمت ایجادِ معرفتِ حسینی هدایت کنیم. نه فقط برای خودمان بلکه برای تمامی مخاطبین چه مسلمان، چه مسیحی و چه بی دین. آیا با دیدن عزاداری‌های ما این معرفت برای دیگران حاصل می‌شود و عزاداری‌های ما این جاذبه را برای آنها دارد. امروز بسیاری از غرض ورزان معاند با نمایش صحنه‌های بعضی عزاداریها، مردم تشنه را از لذت همراهی با امام حسین علیه السلام محروم ساخته اند.
اما چه باید گفت که بعضی چنان فکر می‌کنند که هر کاری هدفی دارد بجز عزاداری که هدف ندارد؛ نماز هم هدف دارد اما عزاداری هدف ندارد.


[1]. . شیخ صدوق، أمالی، ص400 و بحارالأنوار، ج‏65، ص152.

[2]. شیخ صدق، من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 383.

[3]. علامه سید محسن امین، التنزیه

[4]. محمد ابراهیم آیتی ، بررسی تاریخ عاشورا ، به کوشش مهدی انصاری، ص14.

[5]. محمد اسفندیاری، از عاشورای حسین تا عاشورای شیعه، ص66.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 92/8/17:: 10:40 صبح     |     () نظر