سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه نهال های تقوا کاشت، میوه های هدایت چید . [امام علی علیه السلام]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ

از اصلاح عزاداری حمایت کنید!

دیده بان انقلاب:

این‌طور نباشد که وقتی مطلب حقی در مرکزی گفته می‌شود و مسئول و روحانیِ روشنفکر و آگاهی آن را بیان می‌کند، ناگهان با این توهم یا با این وسوسه که اصل عزاداری امام حسین زیر سؤال برده شد، جریانی درست شود؛ کمااین‌که ما دیدیم در قضیه‌ی قمه‌زنی همین‌طور شد. به نظر ما قمه‌زنی یک خلاف شرع قطعی بود و هست؛ این را ما اعلام کردیم و بزرگانی هم حمایت کردند؛ اما بعد دیدیم از گوشه و کنار کسانی در جهت عکس این عمل می‌کنند! اگر قمه‌زنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست؛ چرا در جاهایی برای این چیزهای بعضاً خرافی انگیزه وجود دارد؟ آنهایی هم که جنبه‌ی خرافیِ محض ندارد، لااقل این مقدار هست که در دنیای امروز، در ارتباطات امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانیاتی که امروز در داخل خانه‌های ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکس‌العمل نامناسب ایجاد خواهد کرد.

بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری 27/12/1383


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/26:: 12:4 صبح     |     () نظر

یادآوری:چندی پیش یکی از مخاطبان از طریق رایانامه (یا همان ایمیل خودمان) سؤالاتی را از حقیر نمود، اگرچه بنده به خاطر توهین‌هایی که در نامه به بزرگان رفته بود، قصد پاسخ‌گویی به آن را نداشتم اما به خاطر چندین مرتبه «هل من مبارز؟» طلبیدن طرف مقابل، مجبور به پاسخ‌گویی به آن شدم. البته قبلا نیز به بخش عمده این سؤالات در کتاب «قمه زنی سنت یا بدعت» پاسخ داده بودم اما گویا ایشان همت خواندن آن را نداشتند. علی ای حال، سؤال دوم و پاسخ ما به آن را در ادامه خواهیم دید:

سؤال دوم:

دومین اشکالی که می گیرند این است که می گویند کی گفته قمه زنی موجب وهن مذهب است؟؟؟!!!

برخی از اینها می گویند ما خودمان دهها و صدها مسلمان غیر شیعه و غیر مسلمان را می شناسیم که با دیدن قمه زنی عزادارن حسینی در روز عاشورا و دیدن این شوق و اشتیاق و خلوص عزاداران شیعه شده اند و شیفته شیعه و امام حسین ع شده اند. پس وهنی که در کار نیست هیچ؛ بلکه موجب ایجاد علاقه مندی افراد به شیعه و عزاداری و امام حسین ع می شود

پاسخ دوم:

خوب بود تنها مشخصات تعدادی از افرادی را که به قول شما با دیدن«قمه زنی» شیفته شیعه و امام حسین علیه ‌السلام شده‌اند ذکر می‌کردید، تا ما فکر نکنیم خواسته‌اید برای غلبه بر خصم دلیلی غیر قابل بررسی بیاورید، ای کاش حتی می‌گفتید این افراد را در کجا دیده‌اید و آیا خودِ آنها به شما گفتند با دیدن قمه زنی مجذوب شیعه شده‌اند! و اصلا آیا شما مطمئنید آنها خودشان «قمه زن» نبودند؟!

حال فرض می گیریم که چنین اشخاصی وجود دارند، و حرف شما صرفِ ادعا نیست!

در جواب می گوییم:

نمی دانم منطق خوانده‌اید یا نه، اما وقتی ما منطق می‌خواندیم در بحث مغالطات، مغالطه‌ای وجود داشت با نام مغالطه «تعمیم شتابزده» که در کتاب مغالطات علی اصغر خندان آن را اینگونه تعریف کرده بود: «تعمیم شتاب زده وقتی است که شخص چند نمونه غیر متعارف را ملاک قرار دهد و از آنها حکمی کلی استنباط کند و آن حکم را به همه افراد آن موضوع تعمیم دهد. مثلا شخصی می‌گوید: استفاده و خرید و فروش مواد مخدر هیچ اشکالی ندارد، زیرا این مواد در بیماری ها و به ویژه برای تسکین انواع درد مفید هستند.»

حال شما نیز خواسته‌اید چنین مغالطه‌ای را بکنید، چشم خود را برتمام واقعیت‌ها بسته اید و چند نمونه ذکر می‌کنید که نمی‌دانیم چه کسانی هستند؟ کجا هستند؟ و چگونه با دیدن قمه زنی شیفته شیعه شده‌اند!؟

اما برای دیدن حقیقتی که در مقابل این ادعای شماست لازم نیست به آن سوی جهان بروید و در آنجا با دیگراندیشان به گفتگو بپردازید، بلکه کافی است تصاویری از قمه زنی را انتخاب نموده و در شهر خویش به نظاره ‌ی کسانی که مسلمانند، بلکه شیعه اند و بلکه محب و عزادار امام حسین علیه السلام هستند - و البته قمه زن نیستند- بگزارید و ببینید چه عکس العملی از خود نشان خواهند داد؛ آیا شوق و نشاط پیدا می‌کنند، یا حالت اشمئزاز!؟ شما فکر کرده اید همه مردم قصابند که با دیدن خون شور و نشاط پیدا کنند، خون و خون ریزی همه جا و همه زمان مورد تنفر و بی زاری انسانها بوده و وجدان سالم بشری از آن گریزان است. از طرفی گویا شما از نقش دشمنان اسلام و تشیع  نیز در این میان غافل هستید، فکر کرده ‌اید دشمنان نیز با تفسیر عرفانی و حماسی که شما از «قمه زنی» دارید، آن را به نمایش جهانیان می‌رسانند! چه خیال خامی! آنها این تصاویر را به عنوان گوشه‌ای از خشونت مسلمانان به نگاهِ جهانیان رسانده و تفسیرهای زشت و دروغین خویش از اسلام را نیز قرین آن می کنند؛ اگر منکر این واقعیت هستید کافی است به عنوان نمونه نگاهی به فیلم معروف و پرجنجال فتنه داشته باشید؛ آن‌گونه که سازندگان اسلام ستیز این فیلم در آن با نمایش صحنه های دلخراش قمه زنی در کنار سایر اعمالی همچون سربریدن‌ها و... چهره خشنی از شیعه و اسلام به جهان معرفی کرده اند. البته در کنار این‌ اسلام‌ستیزان، رسانه‌های وهابیت و شیعه‌ستیز نیز از بُعدی دیگر به نمایش صحنه‌های قمه زنی می‌پردازند و با انتشار این تصاویر درصدد القای ادعای کفر و بدعت‌گذاری شیعه هستند!

حال کافی است لحظه ای خود را در جای آن مرد و زن و حتی کودکی قرار دهید که هیچ شناخت و تصور صحیحی از اسلام ندارد و اسلام  هم‌اکنون با این تصاویر به آنها شناسانده می‌شود؛ و یا کافی است خود را به جای آن مسلمان غیر شیعه‌ای قرار بدهید که همواره از شیعه نزد او بدگویی شده و شیعه را به عنوان فرقه ای ضال و مضل می‌شناسد، آری متأسفانه امروز این تصاویر و فیلم‌ها دست‌آویزهائی برای دور نگاه داشتن ملت‌های مسلمان از حقیقت رسالت رسول الله، صلی‌الله علیه وآله، است؛ این تصاویر دست‌آویزهائی است برای قتل شیعیان عراق، پاکستان ودیگر کشورهای اسلامی؛ یک استشهادی وهابی با این تصاویر روزانه ده‌ها شیعه می‌کشد، خود را فریب ندهیم، ما در مقابل اعمال خود مسئولیم و بی‌تفاوتی نسبت به اثرات این مراسم، قطعا عقاب اخروی خواهد داشت. و این مطلب دقیقا همان تذکری است که رهبری انقلاب نسبت به قمه زنی داشته‌اند و فرمودند:«شیعه‌ی محب و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مى‏کند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیب‏جو و هزاران زبان بدگو در پى بد معرفى کردن اسلام و تشیع است عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون ده‌ها هزار جوان بسیجى صفت عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است ضایع سازد؟»( پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامى به نامه امام جمعه اردبیل/27 خرداد 1373.)

آری همه می‌دانیم که به مقتضای مقام و جایگاه اجتماعی و مذهبی رهبری، ایشان بیش همه بر توطئه‌ها و فعالیت‌های دشمن آشنا و آگاه هستند، و از همین رو حتی اگر از نظر فقهی و علمی نیز با ایشان در این موارد موافق نیستیم ولیکن از جهت رصد این توطئه‌ها نظر ایشان بر همه ما صائب است.

آخرین نکته‌ای که تذکر آن را بر شما لازم می دانم آن است که از تزئین و تدلیس شیطان غافل نباشید! او هر عمل خطای ما را بگونه ای برای توجیه نموده و  زیبا جلوه می‌دهد و از این طریق، ما را دلبسته اعمال خویش نموده و راه پذیرش حق و حقیقت را بر ما می بندد. قران کریم ما را بر این مطلب مهم توجه داده و می فرماید: «وَإِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ»( الانفال آیه : 48) آری این یک قانون کلی است که «کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ«هر حزبى به آنچه نزد آنهاست شادمانند» (المؤمنون: 53 و الروم : 32 )و «وَ هُمْ یَحْسَبُونَ اَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً؛ و خود مى‏پندارند که کار خوب انجام مى‏دهند. » ( الکهف: 104) و ممکن است این آیات شامل حال ما هم شده باشد.


مطالب مرتبط:

جدال احسن1

جدال احسن3

جدال احسن4

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/25:: 11:17 عصر     |     () نظر

مقدمه: چندی پیش یکی از مخاطبان از طریق رایانامه (یا همان ایمیل خودمان) سؤالاتی را از حقیر نمود، اگرچه بنده به خاطر توهین‌هایی که در نامه به بزرگان رفته بود، قصد پاسخ‌گویی به آن را نداشتم اما به خاطر چندین مرتبه «هل من مبارز؟» طلبیدن طرف مقابل، مجبور به پاسخ‌گویی به آن شدم. البته قبلا نیز به بخش عمده این سؤالات در کتاب «قمه زنی سنت یا بدعت» پاسخ داده بودم اما گویا ایشان همت خواندن آن را نداشتند. علی ای حال، سؤال اول و پاسخ ما به آن را در ادامه خواهیم داشت:

 

سؤال(متن سؤال به رنگ آبی است): 

«در ابتدا بگویم لطفا به تک تک موارد مطروحه در سوال جواب کامل و مشخص و جامع بدهید.

 اینکه الان مقام معظم رهبری مدظله و برخی دیگر از مراجع آن را حرام می دانند؛ مهم ترین دلیل حرمت از نظر مراجع قائل به حرمت بحث وهن مذهب و تمسخر مذهب است.

حال موافقین قمه زنی این اشکال را مطرح می کنند که اولا بفرض که قمه زنی موجب وهن مذهب شود؛ خوب مگر ما قرار است کار به کفار داشته باشیم ببینیم آنها چه دیدی نسبت به ما خواهند داشت؟!

حتی حضرت امام ره و خود مقام معظم رهبری مدظله نیز بارها و بارها فرموده اند که ما قرار نیست به کفار کار داشته باشیم ما نمی خواهیم پیش کفار و مستکبرین عالم آبرو داشته باشیم. برای نمونه حضرت امام ره فرموده اند:«ما نمى‏خواهیم وجاهت در ایران، در ...، در خارج کشور پیدا بکنیم. ما مى‏خواهیم به امر خدا عمل کنیم، و خواهیم کرد.»(صحیفه امام ج9 ص283) یا تعبرات با این مضمون که فراوان در ادبیات حضرت امام ره و مقام معظم رهبری مدظله وجود دارد.

خوب موافقین می گویند اگر قرار باشد به کفار اهمیت دهیم؛ که آنها اصل عزاداری ما را نیز وهن و تمسخر می کنند. پس کلا عزاداری را تعطیل کنیم. یا آنها حدود اسلامی مانند رجم و قصاص را نیز وهن و تمسخر می کنند. پس حدود را نیز تعطیل کنیم. و این سیر هیچ حد یقفی نخواهد داشت. در واقع حد یقف را خود قرآن مشخص فرموده:«وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى‏ وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ بَعْدَ الَّذی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصیر»(بقر:120)

خوب طبق این آیه کفار و مستکبرین عالم تنها زمانی از ما راضی می شوند که ما از کل دین خویش دست برداشتیم.

خوب الان گیر داده اند به قمه زنی؛ این را تعطیل کردیم می آیند سینه زنی و اصل عزاداری را وهن می کنند؛ آنها را تعطیل کردیم؛ گیر می دهند به اجرای حدود، آنها را تعطیل کردیم؛ گیر می دهند به حقوق زنان؛ و این سیر اینقدر ادامه پیدا خواهد کرد که ممکن است به نماز و روزه ما هم گیر دهند و آنها را وهن کنند. خوب ما که قرار نیست کاری به آنها داشته باشیم. این اولین اشکال موافقین قمه زنی»

پاسخ:

قصد پاسخ‌گویی به سؤالات شما را نداشتم زیرا به مجادله و مراء بیشتر شبیه بود تا بحثی برای روشن شدن حق! کما اینکه از توهین هایی که در آن وجود داشت این امر آشکار بود. علی ای حال برای این‌که ما را متهم به جواب نداشتن نکنید پاسخی را چند بخش برای شما ارسال می کنیم، که علت این‌گونه ارسال پاسخ نیز ضیق وقت برای تنظیم و تایپ پاسخ در زمان کنونی می باشد.

پاسخ1:

اولا: نامه سراسر توهین شما به شخص ولایت فقیه را خواندم و بسیار متأثر شدم که با استناد به اینکه این گفتگو را شخص دیگری مطرح ساخته، هرچه توهین که به ولایت فقیه در دل داشتید بیان نمودید، آنهم با این خیال خام که نقل توهین اشکالی ندارد در حالیکه نقل توهین به منزله توهین است و اگر واقعا شما به این توهینها راضی نبودید می توانستید که سؤال را مؤدبانه تر و خالی از توهین برای ما ارسال کنید.(از این جهت فرموده‌اند: الراضی بفعل قوم کالدّخل فیه معهم؛ کسی که به کار گروهی خوشنود باشد، همانند کسی می‏باشد که در آن کار با ایشان بوده است)[توجه: البته بخش عمده توهینها در سؤالات بعدی مطرح شده بود که ما آنها را از سؤالات حذف و سپس آنها را به همراه پاسخ‌ها منتشر خواهیم ساخت]

ثانیا: اینکه می گویید ما کاری به کفار نباید داشته باشیم به صورت مطلق حرفی نادرست است و نسبت دادن آن به بزرگان دینی همچون امام خمینی و مقام معظم رهبری کاری نادرست تر! زیرا نه دین اسلام منحصر و مختص به ماست و نه ما در دنیایی زندگی می‌کنیم‌ که برخورد و تعامل با کفار نداشته باشیم به دیگر سخن ما وظیفه داریم حقیقت اسلام را به تمام انسانها ابلاغ نموده و آنها به این دین الهی دعوت نمائیم که این امر جز در پرتو تعامل و گفتگو و اقناع طرف مقابل امکان پذیر نیست زیرا که گفته‌اند: «لااکراه فی الدین».

اما آنچه شما از سیره و فرمایشات این بزرگان آورده اید مصداق کامل و روشنی از «یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ» است که در این عمل شما از سخنان این بزرگان تفسیری خلاف واقع و به عبارتی «تفسیر بما لایرضی صاحبه»ارائه داده اید.

روشن‌تر سخن بگویم، منظور بزرگان از این سخنان، آن بوده است که تمسخر و ایراد گرفتن کفار و مخالفان نسبت به دین اسلام، از آن جهت که این دین را قبول ندارد و با آن دشمنی می‌ورزند، پایان ناپذیر است و این امری طبیعی است زیرا کسی که اندیشه کس دیگری را قبول ندارد- یا با رعایت ادب و اخلاق یا بدون رعایت آن- به بیان مخالفت خود با آن اندیشه می پردازد، در اندیشه‌ها و قوانین اسلامی نیز کفار و مخالفان اسلام ممکن است بدون رعایت ادب و اخلاق- و در قالب تمسخر- به بیان مخالفت خود با این اندیشه ها بپردازند  و بیان این مخالفت‌ها تا پذیرش اندیشه های آنها به قوت خود باقی است. این معنی در خطاب آیه شریفه که آورده‌اید مورد تاکید واقع شده است و خداوند می‌فرماید: «وَ لَنْ تَرْضى‏ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لاَ النَّصارى‏ حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ». در چنین صورتی عقل و شرع حکم می‌کند اگر ما می خواهیم مسلمان باقی بمانیم، نباید به مخالفت کفار- چه با رعایت اخلاق و چه بدون رعایت آن- توجه کنیم.

اما آنچه در این باب از ناحیه شما مورد غفلت قرار گرفته آن است که:

1. آنچه در این میان توسط کفار مورد ایراد و مخالفت و یا تمسخر قرار می گیرد باید یکی از تعالیم و قوانین ثابت و تغییر ناپذیر اسلامی باشد وگرنه انسان عاقل هیچ گاه مذهب و ایدئولوژی خویش را به خاطر امور غیر اصیل و غیر مرتبط با آن اندیشه، به حاشیه نمی راند تا دشمنان با حاشیه سازی پیرامون آن عقیده از تأثیر واقعی آن برافکارجهانیان بکاهند!

به دیگر سخن میان مسخره نمودن ذات اسلام، یعنی دستوراتی همچون واجبات و محرمات اسلام با مسخره کردن اُمور مباح تفاوت است. در واجبات و محرمات ضرورت ایجاب می‌کند که بر موضع خود تأکید ورزیم و با رویارویی نیرومند، با مسخره کنندگان برخورد کنیم. امّا در اُمور مباح وضع چنین نیست. هنگامی که یک عمل مباح دستاویز دشمنان می‌شود تا مسلمانان را استهزاء نموده و به این وسیله آنها را تضعیف نمایند وظیفه هر مسلمانی است که از این‌گونه اعمال کناره‌گیری نماید. این حقیقتی است که در آیات قرآن به خوبی به آن اشاره شده است. چنانچه می‌بینیم در آیه 104 سوره بقره خداوند مؤمنان را از بکار بردن کلمه‌ی «راعِنا» برحذر داشته و می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاتَقُولُوا راعِنا وَ قُولُوا انْظُرْنا وَ اسْمَعُوا وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ أَلِیمٌ»؛ «اى کسانى که ایمان آورده‏اید (هنگامى که از پیامبر تقاضاى مهلت براى درک‏ آیات قرآن مى‏کنید) نگوئید «راعِنا» بلکه بگوئید «اُنْظُرنا» (چرا که همان مفهوم را دارد و دستاویزى براى دشمن نیست)(1) آنچه به شما دستور داده مى‏شود بشنوید، و براى کافران و استهزاء کنندگان عذاب دردناکى است»

از این آیه به خوبى استفاده مى‏شود که مسلمانان باید در برنامه‏هاى خود مراقب باشند که هرگز بهانه به دست دشمن ندهند، حتى از یک جمله کوتاه که ممکن است سوژه‏اى براى سوء استفاده دشمنان گردد احتراز جویند، قرآن با صراحت براى جلوگیرى از سوءاستفاده مخالفان به مؤمنان توصیه مى‏کند که حتى از گفتن یک کلمه مشترک که ممکن است دشمن از آن معنى دیگرى قصد کند و به تضعیف روحیه‌ی مؤمنان بپردازد پرهیز کنند، دامنه سخن و تعبیر وسیع است چه لزومى دارد انسان جمله‏اى را به کار برد که قابل تحریف و سخریه دشمن باشد.  در مورد عزاداری نیز وضع چنین است، هنگامی که می‌توان به روش‌های صحیح و مناسبی که چنین آثار منفی در پی نداشته باشد عزاداری نمود چه لزومی دارد بر اعمالی تکیه کنیم که برای خودِ ما مسلمانان نیز جنبه‌ی‌ توجیه‌پذیری ندارد چه برسد به کفار، که حتماً آن را عملی خرافی و جاهلانه می‌پندارند. به علاوه‌ی این‌که هیچ کدام از این اعمال، جنبه‌ی شرعی نداشته و اعمالی هستند که بعضی عوام در طول تاریخ به وجود آورنده‌ی آن بوده‌اند.

2. آنچه که در آیه شریفه و سخنان بزرگان از عدم اعتنا به مخالفت و تمسخر بیان شد ناظر به هنگامی است که این مخالفت‌ها به خاطر دشمنی و مخالفت اعتقادی آنها با ما باشد و این معنی تفاوت فاحشی با موضوع مورد بحث ما دارد زیرا موضوع وهن بودن قمه‌زنی تنها به تمسخر کفار ختم نمی‌شود، بلکه تأثیرات سوئی که قمه‌زنی بر عقاید و افکار افراد، اعم از مسلمانان و غیرمسلمانان، می‌گذارد را نیز شامل می‌شود، زیرا هر انسان عاقلی می‌فهمد که عقلاً آسیب رساندن به بدن جایز نیست و هیچ‌گاه شریعتی، چنین اعمالی را توصیه نمی‌کند، حال اگر ما این اعمال که خویش به وجود آورنده آن هستیم را به اسلام منتسب کنیم، این عمل موجب پیدایش دیدی خرافی نسبت به اسلام از سوی غیر مسلمانان و همچنین شک در تعالیم اسلامی برای بعضی مسلمانان خواهد شد. لذا شایسته است از این‌گونه اعمال که جنبه‌ی ‌توجیه‌پذیری ندارند خودداری نمائیم تا بتوان با بینش صحیح نسبت به اسلام، به تبیین و توضیح صورت حقیقی آن پرداخت.

به دیگر سخن استهزاء - چه از ناحیه فرقه‌های دیگر اسلامی یا از ملت‌ها و ادیان دیگر - بر چند قسم است:

1 - استهزای باطل و غیر حق: این نوع استهزا هیچ گونه تاثیری نداشته و مانعیتی ندارد، مثل این که مردم مذاهب یا ادیان دیگر اعمال عبادی ما را به استهزا بگیرند. این نوع استهزا کاشف از نقص و عیبی در مومنین یا در خود دین نیست.

2 - استهزای به جهات واقعی: برخی از استهزاها جهات واقعی دارند، و لذا موجب هتک حرمت و استهزای واقعی شریعت و دین است. و از آنجا که این دو عنوان از مصادیق و اصناف حسن و قبح عقلی است و عقل آن را درک می‌کند، لذا اگر در موردی تطبیق عنوان کلی بر مصداق خارجی منجر به استهزای واقعی شد باید آن را تحریم نموده و از انجام خودداری کنیم.

آری، ما از ریشخند دشمن نمى‌ترسیم، از بد نمایاندن اسلام به ملت ها در هراسیم. ما از آن مى‌ترسیم که پافشارى ما بر برخى از اعمال بى ریشه و ابداعى، بهانه اى به دست دشمنان بدهد و آنها با استفاده از آن، ملت‌هایى را که تشنه اسلام هستند از آن بیزار کنند. (باید توجه داشت حتی در صورتی که حکم مورد نظر ما یکی از احکام تغییر ناپذیر دینی نیز بود ما می بایست بر طبق قانون تقیه در چنین صورتی از انجام علنی آن عمل در انظار دیگران خودداری می‌نمودیم چه برسد به این صورت های عزاداری که هیچ یک از این شکل‏ها را روایات و یا عالمان اسلامی به مردم القا نکردند، بلکه مردم جلو افتادند و شکلی خاص به عزاداری دادند.)

در نهایت باید بدانیم که ما ملتزیم که از اسلامی دفاع کنیم که بر قلب پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد، صلی الله علیه وآله، نازل گردیده و به مردم ابلاغ کرده است. معیار سلامت و قداست هر عملی همین است. امّا چیزهایی که مجسم کننده حقیقت خالص اسلام نیستند، به این علّت که از امور زائد و تحریف شده هستند، یا به این علّت که از روش‌هایی هستند که بر حسب اختلاف اوضاع و احوال زمانی و اجتماعی، ارزش و اعتبار آنها مختلف می‌شود، هیچ التزامی نداریم که در زندگی خود با آنها هماهنگ شویم چه رسد به این‌که بخواهیم از آنها دفاع کنیم. زیرا اینها نه از اصول اسلامند و نه از فروع آن، بلکه باید براساس معیارهای صحیح اسلامی مورد نقد و بررسی قرار گیرند تا معلوم شود که به مصلحت هستند یا نیستند. مقدّسات دینی، همان حقایق اصیلی است که در برابر نقد، استوار می‌ماند و از هیچ چیز، جز حجّت و دلیل، تبعیت نمی‌کند. از این راه است که می‌توان اسلام را از تحریف و آلودگی، و معیارها را از انحراف، و حال و آینده را از اسارت اموری که به آنها انس گرفته‌ایم، حفظ نمود. اگر بخواهیم دین، تبدیل به تقالید و عادات بی‌ارزش نشود و ارزش فکری و عقلی خود را حفظ کند، راه همین است.

جواب پرسش های بعدی در آینده نزدیک برای شما ارسال خواهد شد.

 


 

پی نوشت:

1.زیرا راعنا همان طور که در روایات آمده است. هم به معناى «مهلت بده» و یا «ما را مراعات کن» به کار برده مى‌شود و هم به معناى «ما را احمق کن!» از این رو این کلمه به چیزى شبیه به لطیفه تبدیل شده بود و مدام مسلمانان را مسخره مى‌کردند.

مطالب مرتبط:

جدال احسن2

جدال احسن3

جدال احسن4

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/11:: 4:38 عصر     |     () نظر

غریب کیست؟!

دیشب شام غریبان امام حسین علیه السلام بود، مردم در حسینه های و مجالس عزاداری امام حسین علیه السلام گردهم جمع گشته و بر غربت امام حسین علیه السلام اشک می‌ریختند؛ اما آیا واقعا حسین علیه السلام غریب بوده و هست!؟ راست اینکه غریب، ما هستیم نه امام حسین علیه السلام! امام حسین علیه السلام در اوج شکوهش به دیدار پرودگار شتافت و از غربت در میانِ ما بودن رهایی یافت. آری این ما هستیم که از حسین علیه السلام و پرودگارش فاصله ها داریم و در غربت ظلمانی خویش می‌خرامانیم. اگر در روز عاشورا حتی یک یار هم با امام حسین علیه السلام نبود او برخود غمی نداشت زیرا یار بی همتا و باقی داشت که او به به وجودش باقی و بی‌همتا شد. پس این دید زمینی و مادی ماست که تنهایی و غربت را به عدم وجود ناصری همچون خودمان تصور می‌کنیم وگرنه از دید اولیای الهی و اهل‌بیت علیهم السلام اگر تمام اهل زمین نیز بر علیه آنان باشند، تا زمانی که خداوند با آنهاست، هیچ غربتی برای آنها وجود ندارد. آنگونه که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام در مناجات خویش با خدا چنین زمزمه می کند :

اللَّهُمَّ إِنَّکَ آنَسُ الْآنِسِینَ لِأَوْلِیَائِکَ وَ أَحْضَرُهُمْ بِالْکِفَایَةِ لِلْمُتَوَکِّلِینَ عَلَیْکَ تُشَاهِدُهُمْ فِی سَرَائِرِهِمْ وَ تَطَّلِعُ عَلَیْهِمْ فِی ضَمَائِرِهِمْ وَ تَعْلَمُ مَبْلَغَ بَصَائِرِهِمْ فَأَسْرَارُهُمْ لَکَ مَکْشُوفَةٌ وَ قُلُوبُهُمْ إِلَیْکَ مَلْهُوفَةٌ إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِکْرُکَ وَ إِنْ صُبَّتْ عَلَیْهِمُ الْمَصَائِبُ لَجَئُوا إِلَى الِاسْتِجَارَةِ بِکَ عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ الْأُمُورِ بِیَدِکَ وَ مَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِک‏؛ یعنی: خدایا! تو با دوستانت از همه انس گیرنده‏ترى، و بر طرف کننده نیازهاى توکّل کنندگانى، بر اسرار پنهانشان آگاه، و به آنچه در دل دارند آشنایى، و از دیدگاه‏هاى آنان با خبر، و رازشان نزد تو آشکار، و دل‏هایشان در حسرت دیدار تو داغدار است، اگر تنهایى و غربت به وحشتشان اندازد یاد تو آرامشان مى‏کند، اگر مصیبت‏ها بر آنان فرود آید، به تو پناه مى‏برند، و روى به درگاه تو دارند، زیرا مى‏دانند که سر رشته کارها به دست توست، و همه کارها از خواست تو نشأت مى‏گیرد.( خطبه 227 ترجمه محمد دشتی)

همچنین امام سجاد(ع) می فرمایند: اگر هم هیچ موجودی بر روی زمین زنده نماند و من تنها باشم، مادام که قرآن با من است، وحشتی نخواهم داشت. (تفسیر العیاشی، ج1، ص23، ح23)

پس حقیقت آن است که در شام عاشورا ما با عزاداریمان می‌خواستیم خویش را  از غربتِ تنهایی و دوری از امام حسین، علیه السلام، نجات بخشیم؛ باید کمی بیشتر بیاندیشیم آیا توانستیم بعد از یک دهه عزاداری خود را به آرمانها و شعارهای آن حضرت نزدیک کنیم! اگر چنین بوده عزاداری ما فایده داشته است وگرنه امام حسین علیه السلام هیچ گاه به این عزاداری ها احتیاجی نداشته و ندارد زیرا انجام این امور یا به خاطر دنیای ایشان است، که آن حضرت در دنیا نیستند، و یا به خاطر آخرت آن حضرت است که ایشان در آخرت، به این کارها نیازی ندارند.

پس حقیقت آن است که عزاداری راهی است که ما به وسیله آن با اهداف و آرمان‌های امام حسین علیه السلام تجدید پیمان نموده و به جرگه ی یاران آن حضرت متصل ‌می‌شویم و به دیگر سخن، جزئی از آنها می‌گردیم. در این صورت باید همان‌گونه که امام حسین، علیه‌السلام،  و اصحابش برای رسالت خویش قیام کردند و خود را برای رسالت و شعارهای عمومی می‌خواستند و نه شعار‌ها و مسائل شخصی، عزاداری ما هم به همان‌گونه نشانی از آن شعارها و رسالت‌ها داشته باشد. اگر مصیبت شخصی باشد، باید عزاداری هم شخصی باشد. امّا اگر مصیبت، مربوط به رسالت باشد، باید عزاداری هم مربوط به همان باشد.

اما آیا واقعا عزاداری های ما این‌گونه بود؟!


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/6:: 11:10 عصر     |     () نظر

بهانه‌ای برای کشتار شیعیان

متأسفانه امروز تصاویر و فیلم‌های قمه زنی و اعمالی مشابه آن، دست‌آویزهائی برای دور نگاه داشتن ملت‌های مسلمان از حقیقت رسالت رسول الله، صلی‌الله علیه وآله، است؛ این تصاویر دست‌آویزهائی است برای قتل شیعیان عراق، پاکستان ودیگر کشورهای اسلامی؛ یک استشهادی وهابی با این تصاویر روزانه ده‌ها شیعه می‌کشد، خود را فریب ندهیم، ما در مقابل اعمال خود مسئولیم و بی‌تفاوتی نسبت به اثرات این مراسم، قطعا عقاب اخروی خواهد داشت.

با تأمل و بدون تعصب، این سه روایت را  بخوانید:

1.حضرت امام باقر، علیه‌السلام، مى‌فرمایند: بنده خدا روز قیامت محشور شود و (با این‌که در دنیا) دستش به خونى آلوده نشده (و خونى نریخته) به اندازه یک حجامت یا بیشتر خون به او بدهند و بگویند: این سهم تو است از خون فلان‌کس؟ عرض می‌کند: پروردگارا تو خود می‌دانی که همانا جان مرا گرفتى (و در آن حال) من خون کسى را نریخته بودم (و هیچ خونى به گردنم نبود؟) خداوند فرماید: آرى تو از فلانى روایتى چنین و چنان شنیدى و به ضرر او بازگو کردى، پس زبان به زبان به فلان جبار(و ستمکار) رسید و بدان روایت او را کشت، و این بهره‌ی تو از خون اوست.(شیخ کلینی، اصول کافى؛ ترجمه سید جواد مصطفوى‏، ج4، ص77.)

2. امام رضا علیه السلام که فرمودند: رحمت خدا بر آن بنده‌ای که ما را نزد مردم محبوب گرداند و منفور آنان نکند. بخدا قسم، اگر محاسن سخن ما را روایت می‌کردند، ارجمندتر بودند و هیچ کس نمی‌توانست به آنها وصله‌ای بزند.( کافی، ج‏8، ص229)

3. امام صادق علیه‌السلام  را با گوشِ جان بشنویم که فرمودند: «یَا مَعْشَرَ الشِّیعَةِ إِنَّکُمْ قَدْ نُسِبْتُمْ إِلَیْنَا کُونُوا لَنَا زَیْناً وَ لَا تَکُونُوا عَلَیْنَا شَیْناً؛ ای گروه شیعه! شما به ما منسوب هستید، برای ما زینت باشید، مایه ننگ و عار ما نباشید.» (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، ص 67)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/4:: 4:51 عصر     |     () نظر

آیا راضی می شوید که...؟!

دیده بان انقلاب:

شیعه‌ی محب و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مى‏کند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیب‏جو و هزاران زبان بدگو در پى بد معرفى کردن اسلام و تشیع است عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟

 آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون ده‌ها هزار جوان بسیجى صفت عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است ضایع سازد؟

( پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامى به نامه امام جمعه اردبیل/27 خرداد 1373.)


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/4:: 4:22 عصر     |     () نظر

عاشورا یعنی.....

عاشورا یعنی همسفر شدن با حسین علیه السلام تا شهادت

عاشورا  یعنی باید در راه عقیده از همه چیز گذشت!

عاشورا یعنی باید ترس از رفتن و میل به ماندن را از دل زدود!

عاشورا یعنی دوستی انسان‌ها و تلاش برای نجات آنها

عاشورا  یعنی اسلام، تنها دعوت و موعظه نیست!

عاشورا یعنی فهم درست اسلام و قرائت صحیح آن

عاشورا یعنی احترام به اصول و پاسداری از آنها

عاشورا یعنی صبر در مقابل فشارهای مصلحت طلبی و مصلحت جویی

عاشورا  یعنی کریمانه زیستن و بزرگوارانه مردن

عاشورا یعنی کمالِ انسانی را بر خودخواهیِ حیوانی مقدّم داشتن

عاشورا یعنی فریادهای شورگستر پیامبران در گوشهای سنگین

عاسورا یعنی برانگیختن به نیکی‌ها و بازداشتن از بدی‌ها

عاشورا یعنی پایبندی به عهد و پیمان‌ها

عاشورا یعنی بصیرت و بیدار دلی عباس- علیه‌السلام

عاشورا یعنی نفی خودکامگی و خودکامگی پذیری

عاشورا یعنی شهادت را شرافت دانستن

عاشورا یعنی مرگ با عزت را بر سازش با ذلت برگزیدن

عاشورا یعنی پیروزی در پایبندی به اخلاق و اصول و ارزشهاست

عاشورا یعنی جنگ برای نماز

عاشورا یعنی  خدا را از همه چیز بیشتر دوست داشتن

عاشورا یعنی ایمان و تقوا و عبادت

عاشورا یعنی ایست! در برابر سیل بنیان کن جاهلیت در عصر تمدن...

عاشورا یعنی ایست! در برابر این سقوط ها و انحطاطها، این الحادها و ضلالت ها...

عاشورا یعنی ایست! در برابر این بشریت فرو رفته در تباهی، و این روزگار سراسر سیاهی....

عاشورا یعنی ایست! در برابر این مادیت منحط اخلاقی و این غفلت عمیق عاطفی....

عاشورا یعنی ایست! در برابر این انسانهای سرگردان و بشریت حیران...

عاشورا یعنی ایست! در برابر زندگی های بی محتوا و حماسه های فراموش گشته....

عاشورا یعنی ایست! در برابر پذیرش ذلت و بردگی و وداع با عزت و آزادگی....

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/9/4:: 4:16 عصر     |     () نظر