سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] حکمت را هر جا باشد فراگیر که حکمت گاه در سینه منافق بود پس در سینه‏اش بجنبد تا برون شود و با همسانهاى خود در سینه مؤمن بیارمد . [نهج البلاغه]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ

 

ملاآقا دربندی و ترویج قمه زنی

عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانى من، ج‏1، ص277 درباره‌ی ملا آقاى دربندى می‌نویسد:

این آخوند ترک با وجود مقام ملائى و حتى اجتهاد، از راه سادگى و اخلاص به اهل بیت پیغمبر راجع بوقعه طف عقائد عجیب و غریب داشته که در کتاب خود هم نوشته و گذشته از نقل اخبار ضعیف، رؤیاها را هم مانند اخبار در کتاب روضه خود آورده و نتیجة آنها را هم جزو مطالب واقع قلمداد کرده است. این آخوند ساده‏لوح معتقد بوده که روز عاشورا هفتاد و دو ساعت امتداد داشته است و این عقیده را از این راه پیدا کرده است که بوقعه طف چیزهاى خیالى افزوده بوده و با آن مقدمات، ناگزیر روز عاشورا باید هفتاد و دو ساعت درازى پیدا بکند. در صورتی که قبل از این تاریخ هیچ‌یک از روضه‏نویسها از این قماش عقاید اظهار نکرده بودند.

یکروز نزد معتمد الدوله فرهاد میرزا رفته اظهار عقیده کرده بود که امامزاده قاسم که مقبره او در بالاى تجریش واقع است، مدفن سر قاسم بن حسن شهید روز عاشوراست که از کوفه آورده اینجا دفن کرده‏اند. معتمد الدوله شاهزاده بااطلاع دقیق البته زیر بار این حرف نرفته، از او مستند ایندعوى را خواسته است. آخوند سندى براى این گفته نداشته ولى قرآنى از بغل خود بیرون آورده گفته است «باین قرآن قسم که این قبر مدفن سر قاسم بن حسن، شهید وقعه طف است.»

این آخوند بیچاره از راه اخلاص بخانواده رسالت و ثواب رساندن بمردم، کار روضه و روضه‏خوانى را از خرک درکرده و بعنوان «تسامح در ادله سنن» تا توانسته است اخبار ضعیف و عقاید سخیف وارد روضه‏خوانى نموده است. تیغ زدن روز عاشورا از کارهائى است که این آخوند در عزادارى وارد یا لامحاله آنرا عمومى کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترکهاى عوام هم این عزاداری را پذیرفته‏اند و این خلاف شرع بیّن جزو عزادارى و کار ثواب وانمود شده است. چنانکه ذکر شاخسین واخسین» (شاه حسین! وا حسین!) و حیدر! صفدر! که قبل از تیغ‏زنى معمولا میگفتند، ذکر ترکى و همیشه ترکهاى معتقد بوده‏اند که باین عزادارى میپرداخته‏اند و اهالى عراق اگر هم در این عزادارى شرکتى میکرده‏اند، خیلى از حیث نفرات بى‏اهمیت بوده‏اند. در دوره اعلیحضرت شاه سابق هم که حقا نظمیه شهرها از اینکار جلوگیرى میکرد، مردم همه‏جا این‏کار خلاف شرع را ترک کردند. فقط ترکها بودند که براى اقامه این عزادارى بدهات دوردست رفته و خود را باین ثواب (؟) میرساندند و فعلا در آذربایجان و جاهاى دیگر، لامحاله در شهرها این عزادارى متروک شده است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 90/9/12:: 11:23 عصر     |     () نظر