سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کسی که در حال جستجوی دانش مرگش در رسد، در حالی خدا را ملاقات می کند که میان او و پیامبران جز درجه پیامبری فاصله ای نباشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ
یکی از مخاطبین وبلاگ سؤالی را مطرح نمودند که عین سؤال و پاسخ حقیر به آن را در ادامه مشاهده می کنید:
سلام علیکم!
ایمیل شما را در وبلاگتان دیدم
لطفا به متن زیر جواب دهید
با تشکر
متن سؤال:
دلیل جواز:
در علم اصول این مطلب ثابت شده است که اگر دلیلی در آیات و روایات دالّ بر وجوب یا حرمت یا استحباب یا کراهت یا اباحه عملی نداشته باشیم، و شک کنیم در حرمت یا اباحة آن عمل، قاعده و اصل اولیه همانطور که شیخ انصاری در کتاب رسائل ذیل بحث "شبهه تحریمیة حکمیة من أجل فقدان النص" اثبات نموده اند، اصل برائت می باشد. به این معنی که آن عمل برای مکلف در مقام عمل حرمتی ندارد و برای او مباح است.

قمه زدن نیز دلیلی در آیات و روایات دال بر وجوب یا حرمت یا استحباب یا کراهت یا اباحه آن نیامده است، و ما در حرمت یا اباحه قمه زنی شک داریم. فلذا طبق اصالة البرائة می گوییم که قمه زدن حرمتی ندارد و بلکه برای مکلف مباح می باشد.

دلیل استحباب:

در علم اصول ثابت است که اگر شارع مقدس از مکلفین عنوانی را طلب نمود ولی مصادیق و افراد آن عنوان را منحصر نکرد، آن عنوان شامل تمام مصادیق عرفیه اش، مگر آن مصادیقی که حرمتش از دلیل دیگر ثابت شده باشد، می شود. به عنوان مثال اگر مولا امر کرد: "اکرم العلماء" علما را اکرام کنید. و برای اکرام مصداق خاصی را بیان نفرمود، این اکرام شامل تمام مصادیق عرفی اکرام می شود. مگر اینکه در عرفی مثلا اکرام نمودن عالم به این است که به او شراب تعارف کنید، که این عمل خاص را طبق ادله دیگر جائز نخواهیم دانست.

در مورد عزاداری نیز خداوند تبارک و تعالی از ما "اقامه شعائر و عزاداری" را خواسته است. و مصداق خاصی را نیز معین و منحصر نکرده است، فلذا شامل تمام مصادیق عرفیه عزاداری می شود، مگر اعمالی که حرمت آن ها از دلایل دیگر ثابت شده باشد.

قمه زنی نیز یکی از مصادیق عرفیه عزاداری می باشد و سالانه میلیون ها محب و زائر سیدالشهداء علیه السلام این عمل را انجام می دهند و هیچ دلیلی در شرع دال بر حرمت آن وجود ندارد.

فلذا وقتی اقامه شعائر و عزاداری مستحب باشد تمامی مصادیق عرفیه آن، از جمله قمه زنی زنجیر زنی سینه زنی و...، نیز مستحب می باشند.
پاسخ ما:

اولا جریان اصل برائت در هنگامی جاری است که این عمل(قمه زنی) را بدون نسبت دادن آن به شرع مقدس اسلام – در نظر بگیریم (یعنی به عنوان عملی غیر منتسب به شرع که تنها منجر ضرر به نفس می‌شود) که در این صورت نیز به نظر ما این عمل تحتِ شمول ادله عقلی و نقلی حرمت ضرر به نفس قرار می‌گیرد و در این هنگام دلیلی برای جاری کردن اصل برائت وجود ندارد زیرا همان‌گونه که فقها گفته اند برائت در جایی که فقدان دلیل باشد و ما در اینجا دلیل داریم. شیخ انصارى- قدس سرّه- در رسالة نفی ضرر میفرماید: «از دلایل عقلى و نقلى استفاده مى‌شود که ضرر زدن به نفس حرام است».(رک: رساله نفی ضرر، ص21)

همچنان‌که عمومات لا ضرر همانگونه که در جاى خودش ثابت شده، بر ادلّه اجتهادی دیگر حاکم است چه برسد به اصول عملیه.

البته بحث حرمت ضرر به نفس دارای مباحث و مناقشات بسیاری که این مختصر جای پرداختن به آنها نیست.

ثانیا در مورد قسمت دوم باید گفت هر فعل و شیئی دارای تعریف و محدوده‌ی مشخصی است تا با افعال و امور دیگر اشتباه نگردد. که این تعریف و محدوده یا از ناحیه‌ی شرع مقدّس معین شده و یا - در جایی که از طرف شرع و دین تعریفی وجود ندارد- عقل و عرف باید برای آن محدوده و حدّی معین ‌کند. در مورد عزاداری نیز باید تعریف و محدوده‌ی آن به وسیله شرع و یا عرف مشخص گردد. در غیر این صورت عزاداری ضابطه‌ی خاصی نخواهد داشت و ممکن است بسیاری از اعمال خلاف شرع یا مخالف با فلسفه وجودی عزاداری وارد آن شوند. به صورتی که حتی می‌توان خودکشی را که هم عقل و هم دین آن را حرام و گناه بزرگی می‌دانند یک نوع عزاداری دانست و آن را جایز و یا مستحب فرض نمود.

اما در مورد عزاداری باید گفت مهم‌ترین و شاید تنها مصداقی که در روایات بر آن توصیه و تأکید بسیاری رفته است بیان مصائب و گریه برای حضرت سید الشهداء، علیه‌السلام، است.

علاوه بر این عزاداری در نزد عرف نیز در همه جای دنیا و در میان همه اقوام، عبارت است از زانوی غم در بغل گرفتن است و سیاه پوشیدن و گریستن و بی‏تابی کردن و احیاناً بر سر و سینه زدن. عرف دنیا گواهی می‏دهد که عزاداری بدین گونه است؛ حتی عرف مسلمانان. هیچ گاه کسی در مرگ عزیزترینش، چاقو برنمی‏دارد و بر سر نمی‏زند؛ و یا قفل بر گوشت بدنش فرو نمی‏کند و خود را در آتش نمی‏اندازد.

قمه بر سر زدن، تیغ بر پشت زدن، سوراخ کردن گوشت و قفل و وزنه آویزان کردن، در آتش رفتن، و مانند اینها، هر چند موجب اضرار به نفس نباشد و وهن دین تلقی نشود، اساساً عزاداری نیست. اگر در این مسائل، به تعبیر فقها، عرفْ معیار است، هیچ گاه عرفْ اینها را نشانه عزاداری نمی‏داند. شاهد اینکه هیچ کس در سوگ عزیزانش چنین نمی‏کند.

پس اساسا اگر ما اعتقاد به حرمت اضرار به نفس نداشته باشیم و یا قمه زنی را به عنوان عملی که موجب ضرر زدن به بدن می شود قلمداد نکنیم باز باید با این معیار آن را مورد سنجش قرار داد که آیا این عمل، عزاداری قلمداد می‏شود یا نه.

به هر حال باز تاکید می کنیم قمه ‏زنی و اعمالی مانند آن، حتی اگر موجب اضرار به نفس و وهن دین نباشد، اساساً مصداق عزاداری نیست و عرف، آن را عزاداری نمی‏داند و کسی در عزای هیچ عزیزی چنین نمی‏کند. پس اگر این اعمال هیچ اشکال شرعی‏ ای نداشته باشد، این اشکال بر آن وارد است که مصداق عزاداری نیست. اولاً باید ثابت شود که قمه ‏زنی گونه‏ ای از عزاداری است، و آنگاه از جواز یا عدم جواز آن سخن گفت.

ممکن است گفته شود که امام حسین، ‏علیه‌السلام، از هر عزیزی، عزیزتر است و عزایش، سنگین‏تر. می‏گویم آری؛ و اضافه می‏کنیم که «چه نسبت خاک را با عالَم پاک؟» تصدیق می‏کنیم که مرگ هیچ عزیزی را با مرگ خون‌بار آن حضرت قیاس نتوان کرد. اگر در سوگ آن حضرت، نه قمه بر سر، که دنیا را هم بر سر بکوبیم، کم است. اما باید نگریست که این کار، عزاداری است یا نه.

البته این معنی مورد توجه فقهاء عظیم الشأن شیعه نیز بوده است از همین رو تعدادی از آن بزرگان ضمن بدعت دانستن قمه زنی، انجام آن را به عنوان عزاداری غیرقابل قبول دانسته‌اند؛ همچنان‌که بزرگ مرجع جهان تشیع آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در فتوای مشهور خویش می‌فرمایند: «بکاربردن شمشیرها(= قمه‌زنی) و زنجیرها و طبل‌ها و بوق‌ها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دسته‌هاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیرشرعى است.»که این فتوی علاوه بر مدارک تاریخی آن، مورد شهادت مرحوم آیت الله بهجت نیز می باشد. (برای اطلاع از فتوای سایر مراجع در این باره نگاه شود به: کتاب بنده حقیر«قمه زنی سنت یابدعت؟» به طور مثال آیت الله العظمی تبریزی در پاسخ به سؤالی می فرمایند: بسمه تعالی: دخول التطبیر فی قضیة الجزع علی سیدالشهداء، علیه‌السلام،  و اهل بیته و اصحابه سلام‌الله‌علیهم غیر محرز فینبغی للمؤمنین اختیار ما هو محرز کالبکاء و اللطم علی الصدور و اقامة المواکب و اخراجها الی الاماکن العامة بقدر الامکان للعزاء وفقکم الله لخدمة اهل‌البیت، علیهم‌السلام، و جزاکم الله خیرا فی الدنیا و الاخره والله الموفق«دستخط ایشان را می توانید در همانجا مشاهده کنید.»؛ یعنی: داخل بودن قمه‌زنی در عزاداری سید الشهداء، علیه‌السلام،  و اهل‌بیت و اصحاب ایشان، سلام الله علیهم، ثابت نیست، پس بر همه‌ی مؤمنین لازم است که آنچه را که به عنوان گونه‌ای عزاداری محرز و ثابت است اختیار نمایند؛ همچون گریه نمودن و سینه‌زنی و برپا نمودن دسته‌های عزاداری و حرکت آن - تا حد امکان- به سوی امکان عمومی برای عزاداری، خداوند شما را در خدمت به اهل‌بیت، علیهم‌السلام، موفق دارد و جزای خیر در دنیا و آخرت بدان دهد.)

 

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 91/8/21:: 9:57 عصر     |     () نظر