کتاب نهم ربیع جهالتها خسارتها منتشر گردید.
در این کتاب که نگاهی تحقیقی و تاریخی به روز نهمربیع انداخته است، به آسیب شناسی اعمال ناهنجاری که در این روز توسط عدهای جاهل شکل میگیرد پرداخته گردیده و گوشهای از آثار مخرب آن بر پیکر امّت اسلامی به تصویر کشیده است.
فهرستی از مطالب این کتاب را در زیر مشاهده مینمائید:
تاریخ قتل خلیفه دوّم
تاریخ کشته شدن خیلفه دوّم در منابع معتبرتاریخی
تاریخ قتل خلیفه دوّم نزد بزرگان شیعه
1. شیخ مفید (قدس سره)
2. ابن ادریس حلی(قدس سره)
3. سید بن طاووس(قدس سره)
4. شیخ ابراهیم بن علی کفعمی(قدس سره)
5. علامهی حلی(قدس سره)
روایت نهمربیع
منبع شناسی روایت نهمربیع
بررسی راویان و اسناد روایت
1. سند کتاب محتضر
2. سند کتاب زوائدالفوائد
3. سند کتاب مصباح الانوار
4. سند کتاب انوارنعمانیه
بررسی متن روایت نهمربیع
نهمربیع روز کشته شدن عمر بن سعد است
چگونگی قتل خلیفه دوّم در منابع معتبر تاریخی
حکایت کشته شدن خلیفه دوّم در منابع داستانی شیعه
ابولؤلؤ مسلمان، نصرانی یا زرتشتی؟!
بررسی عنوان دشنام و لعن مخالفان
جهالتها، خسارتها
اتحاد و انسجام اسلامی از نگاه اهلبیت علیهمالسلام
عنایت آیت الله بروجردی به اتحاد اسلامی
فتوایی تاریخی
توطئههای شوم
نظر مراجع معظم تقلید در رابطه با نهمربیع
حضرت امام خمینی: حفظ وحدت تکلیف حتمی شرعی است
آیت الله العظمی خامنهای
آیت الله العظمی حسین نوری همدانی
آیت الله العظمی مکارم شیرازی
آیت الله العظمی بهجت
آیت الله العظمی تبریزی
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
آیت الله سید محمدصادق روحانی
آیت الله مصباح یزدی
رهبر معظم انقلاب: ضرورت برخورد با فتنهانگیزان
رهبر معظم انقلاب: شاد کردن دشمنان فاطمهزهرا(س) به نام شادکردن دل فاطمهزهرا(س)
حضرت آیتالله مکارم شیرازی: جشنهای نهمربیع خرافی است
هشدار به دلسوزان دین و کشور: تقابل شیوه اهلبیتی رهبری و تلاش نامیمون اصحاب تفرقه
علاقهمندان به تهیه این کتاب میتوانند آن را از وب سایت انتشارات وثوق به آدرسhttp://vosoogh.com/ecart.php
کلمات کلیدی:
اهمیت حفظ وحدت از نگاه امام خمینی(ره)
بر جمیع سخنرانان، چه در محیطهای باز و چه بسته و تمام نویسندگان، تکلیف حتمی شرعی است که حتی به طور اشاره و کنایه، از گفتار و نوشتههای اختلاف انگیز اجتناب نمایند که امروز اختلاف برای امت اسلامی، سم کشنده است و باید بدانند که ایجاد اختلاف در محیط حاضر، جز تبعیت از نفس اماره و شیطان درونی و خدمت به ابر قدرتها خصوصا امریکای جهانخوار، نیست و از منکرات بزرگی است که شیطان به اسم اسلام، بر زبانها و قلمها جاری میکند و باید بدانند که انقلاب اسلامی تاب تحمل آن را ندارد و متخلف را مجازات خواهد کرد. دادستان کل کشور موظف است تا به این طریقه خطرناک خاتمه دهد. سخنرانیهای سالم و سازنده در محیطهای سالم غیر متشنج، برای ایجاد وحدت و تفاهم و جلوگیری از اختلاف و تشنج، مفید و موجب رضای خداست.( . صحیفه نور، ج 14، ص 157، تاریخ: 12/1/60)
ضرورت برخورد با فتنهانگیزان
یک عدهاى چرا نمیفهمند؟ امام بزرگوار ما که منادى اتحاد بین مسلمین بود، از همهی اینهائى که مدعىاند، ولایتش و اعتقادش و ارادتش و عشقش به ائمه، علیهمالسّلام، بیشتر بود. او بهتر میفهمید ولایت را یا فلان آدم عامى که حالا به اسم ولایت کارهاى خلاف میکند، حرفهاى بىربط میزند در مجالس عام و خاص؟ وحدت را حفظ کنید.
اگر دیدید در جامعه بین شما کسانى هستند که عکس این رفتار میکنند، آنها را طردشان کنید؛ مخالفت خودتان را به آنها ابراز و اعلام کنید؛ اینها ضرر میزنند؛ ضربه میزنند. ضربهاى به اسلام میزنند، ضربهاى به تشیع میزنند، ضربهاى به جامعهى اسلامى میزنند. این از جمله مسائل بسیار مهم است.
امروز وحدت اسلامى به نفع نظام اسلامى است؛ به نفع جمهورى اسلامى است. علیه این جهتگیرى حرکت کردن، به نفع امریکاست؛ به نفع صهیونیستهاست؛ به نفع همان گردنکلفتهائى است که در دنیاى اسلام جیبهایشان را از دلارهاى نفتى پُر کردند و دلشان نمیخواهد که عنصرى مثل جمهورى اسلامى، مثل ملّت ایران اصلاً وجود داشته باشد. به هر حال، از خداى متعال میخواهیم همهی ما را هدایت کند. . (بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار مداحان و ذاکران اهل بیت، علیهمالسلام، به مناسبت میلاد حضرت فاطمهى زهرا، سلام الله علیها، تاریخ: 14/ 04/ 86)
کلمات کلیدی:
عنایت آیت الله بروجردی به وحدت اسلامی
و مراسم نهمربیع در اصفهان
یکی از شاگردان آیت الله بروجردی در این خصوص میگوید:
مرحوم آیت الله بروجردی به وحدت مسلمانان بخصوص وحدت شیعه و سنی حساس بود و خیلی علاقهمند بود که جهان اسلام با هم مربوط باشد، آقای بروجردی از آقای شیخ محمدتقی قمی که در مصر دارالتقریب را تشکیل داد خیلی تعریف میکرد، مجلة «رسالةالاسلام» را که از مصر میفرستادند آقای بروجردی تمامش را مطالعه میکرد. من یک جلسه خدمت آقای بروجردی بودم که حدود سه ساعت طول کشید، آقای شیخ محمدتقی قمی به ایشان گزارش میداد که در آنجا چه کردهایم و آقای بروجردی راهنمایی میکرد که مثلا این کار و آن کار را بکنید.
نمونه دیگر اینکه حجت الاسلام آقای وکیلی - خدا رحمتش کند- اشعاری گفته و فقه را به شعر درآورده بود که چاپ هم شده است، در اولش راجع به عمر و ابوبکر چیزهایی نوشته بود، کتاب را به آیت الله بروجردی نشان داده بود، آقای بروجردی گفته بود این کتاب از کتب ضاله است حق نداری منتشر کنی، این قسمتها را برو عوض کن؛ ایشان عقیده نداشت که کتابی چاپ کنیم و در آن به عمر و ابوبکر لعن کنیم. من یادم هست در همان زمانها آیت الله امینی صاحب کتاب الغدیر آمده بود اصفهان ما هم از او استقبال کردیم در مسجد سید اصفهان منبر میرفت و در ضمن سخنان خود مسالة خلافت و عقاید شیعه را مطرح میکرد. بالاخره با سخنرانیهای ایشان در اصفهان جو ضد سنیگری و مراسم نهم ربیع داشت گل میکرد. آن وقت که آقای امینی به اصفهان آمده بودند دهه صفر بود دنبالش هم نهم ربیع بود که به عنوان عید عمر در اصفهان معرکه است. من در همان زمانها آمدم قم، یک روز پیش آقای بروجردی بودم آقای حاج سید محمد باقر ابطحی هم پدر خانمش را آورده بود آنجا به آقای بروجردی معرفی کند، یکدفعه آقای بروجردی فرمودند: «آقا این چه وضعی است در اصفهان! در وقتی که اسرائیل حمله کرده کانال سوئز را دارد میگیرد، در مصر مسلمانان این طور گرفتارند، ما بیاییم جنگ شیعه و سنی راه بیندازیم؟ در اصفهان این چه وضعی است؟» خلاصه آقای بروجردی از این وضع عصبانی بود. اسم آقای امینی را نیاورد اما پیدا بود از منبرهای تند ایشان و آن جو عید عمر گرفتن اصفهان خیلی ناراحت است.
آن فتوای معروف شیخ شلتوت را هم که همه میدانند؛ آن فتوا که در آن شلتوت فقه شیعه را به رسمیت شناخت در اثر فعالیت آیت الله بروجردی بود، ایشان به این جور علما کمک میکرد، افراد میفرستاد با آنان ارتباط برقرار میکرد. ایشان دارالتقریب را تأیید میکرد به آشیخ محمدتقی کمک میکرد، گاهی از علمای سنی مذهب خارج از کشور که به ایران میآمدند تجلیل میکرد و به آنها احترام میگذاشت، میگفتند در مسائل اسلامی شیعه و سنی باید با هم هماهنگ باشند.
خاطرات آیت الله منتظری، ج1، ص 154- 156
کلمات کلیدی:
قمه زنان باز متوسل به دروغ بستن به آیت الله بهجت شدند
امسال پس از اقدام قاطع نیروی انتظامی استان اصفهان در برخورد با قمهزنان که با حمایت علما و قوه قضائی صورت گرفت عدهای از قمه زنان که پیش از این با آشوب و به اغتشاش کشیدن فضای شهر اصفهان عملا از قانون خارج شده بودند، به مظلومنمایی برای خود پرداختند و بدون هیچ اشارهای به اعمال غیرقانونیشان که علی رغم تذکرات فراوان مسئولین، برآن اصرار ورزیدند، به تهمتهایی همچون « در خدمت وهابیت بودن نیروی انتظامی» و « وابسطه بودن ائمه جمعه(امام جمعه اصفهان) به وهابیت» « بی سواد و بی دین روحانیون مخالف قمه زنی»... پرداختند. آنها در ادامه این اقدامات سخیف و فتنه انگیزانه متوسل به دروغ بستن به بعضی از مراجع بزرگوار تقلید نیز شده و با جعل فتوی از سوی آنها این اقدام نیروی انتظامی، را که با حکمی قضائی صورت گرفته بود، غیر شرعی جلوه دادند. از جمله این موارد فتوایی است که چندی است به صورت گسترده توزیع شده و در آن با جعل دستخطی از جانب دفتر آیت الله العظمی بهجت هرگونه برخورد با قمه زنان حرام دانسته و ضاربین را به پرداخت دیه و یا قصاص محکوم نموده بودند! امّا خوشبختانه با استفتاء از دفتر آیت الله بهجت، جعلی و دروغ بودن این اقدام سخیف و ناشیانه که اولین آن نیز نبود مشخص گشته و دفتر ایشان در جواب فرمودند: خیر چنین استفتائی از معظم له نشده است.
تصویر استفاء جعلی را همراه با پاسخ دفتر آیت الله بهجت درباره آن را در زیر مشاهده میفرمائید:
از آنجا که چندی پیش نیز این گروه در اقدامی مشابه مطالب دروغ دیگری را به آیت الله بهجت نسبت داده بودند، لازم است مسئولین قضایی استان اصفهان هرچه قاطع تر با این افراد برخورد نمایند تا آنها این چنین وقیحانه به دروغ بستن به علما نپردازند
کلمات کلیدی:
عصرایران- ماه محرم و مراسم عزاداری ابا عبدالله الحسین علیه السلام که می تواند نمادی از شکوه و عظمت محبان اهل بیت علیهم السلام باشد، با ندانم کاری ها و خرافه گرایی های برخی عزاداران، تبدیل به مستمسکی برای توهین و تمسخر شیعیان می شود.
به عنوان مشتی نمونه خروار، می توان به سایت عربی "محیط" اشاره کرد که با چاپ عکسی از قمه زنی(که مشاهده می کنید) با تیتر درشت، در بخش "ویژه" خود نوشته است: "تعجب نکنید.... این عاشورا است!" و ادامه داده است: مشاهده تصاویری از انسان های خون آلود، خود زنی با استفاده از خنجر یا شمشیر و یا زنانی که برگونه های خود سیلی می زنند یا خیابان های مملو از خون در تلویزیون بسیاری را متعجب می کند. اما تعجب نکنید چرا که ما هم اکنون در اوائل ماه محرم و برگزاری مراسم عاشورا هستیم . مراسمی که از کشوری به کشور دیگر تفاوت می کنند.
* ابوبکر سلفی از مصر - من خسته نباشید می گویم به همه شیعیانی که به وسیله زنجیر و چاقو و حتی دمپایی خودزنی می کنند تا اینکه بتوانند طرح های یهودی - صلیبی و مجوسی ایرانی را با هدف تخریب چهره اسلام به نام دوستی آل بیت اجرا کنند.
من به همه این افراد که مدعی اسلام و دوستی اهل بیت هستند می گویم که آیا شما سنت و رفتار صحیحی را در برابر اهل بیت دارید ؟جواب نه است. آیا سنت و رفتار صحیحی از رسول خدا دارید؟ جواب نه است... از نفاق این عده به خداوند پناه می برم که این نفاق آنها مثل روز روشن است روزی که نه ابری است ونه مه آلود است، ای رافضی ها خود را ذلیل کنید خدواند می خواهد شما را قبل از روز قیامت ذلیل کند. خدا را شکر که میان خبیث و انسان خوب تفاوت قائل می شود.
* مسلم از مصر - اسلام دین تسامح و تساهل است و می بایست این شیعیان را به هدایت دعوت کنیم و باید بدانیم که این هدایت از طرف خداوند است و خدا را شکر می کنیم به خاطر این هدایت؛ اما شیعیان مردمی هستند که عقل های خود را از دست داده اند و هنگامی که عقل خود را از دست می دهند می توانی افرادی راببینی که گاو یا ... زن یا ... را می پرستند. به شیعیان می گوییم که به کتاب خدا بازگردید.
* الرمیساء - سلام ، شیعه ها مسلمان نیستند...تنها می توان گفت که خداوند آنها را به دین اسلام هدایت کند. اما اگر شیعیان این اقدامات را برای رضایت حسین رضی الله عنه انجام می دهند وی از این اقدامات شیعیان بری است.
* مسلم از سوریه- دین راستین با نزدیکی به خدا محقق می شود نه با خون ریزی. اگر 10 نفر را اطعام دهند بهتر از آن است که خون بسیاری را جاری کنند.
* محمد - برادران شیعه می بایست در این رفتار خود تجدید نظر کنند که تنها توهین به اسلام را در پی دارد پیامبر می گوید از ما نیست کسی که یقه خود را بدراند و بر صورت خود بکوبد.
* یک سنی- چرا خودزنی می کنید و ادعا می کنید که مسلمانید به خدا سوگند که شیعیان دوازده امامی مسلمان نیستند.
* مها از مصر- مناسب است که همه از خدواند عزیز هدایت را برای همگان خواستار باشیم.
کلمات کلیدی:
«گوشه ای از خون دلهای امام امّت از دست متحجرین دین نفهم»
تحجر گرایی و مقدس مآبی در اشکال مختلف
شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده اند. آنها که به خود اجازه ورود در امور سیاست را نمى دادند، پشتیبان کسانى شدند که تا براندازى نظام و کودتا جلو رفته بودند... دسته اى دیگر از روحانى نماهایى که قبل از انقلاب دین را از سیاست جدا مى دانستند و سر به آستانه دربار مى ساییدند، یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفى که براى اسلام آنهمه زجر و آوارگى و زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند.
دیروز مقدس نماهاى بیشعور مى گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است، امروز مى گویند مسئولین نظام کمونیست شده اند! تا دیروز مشروب فروشى و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان براى ظهور امام زمان -ارواحنا فداه - را مفید و راهگشا مى دانستند، امروز از اینکه در گوشه اى خلاف شرعى که هرگز خواست مسئولین نیست رخ مى دهد، فریاد وا اسلاما سر مى دهند! دیروز حجتیه اى ها مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانى نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلابیتر از انقلابیون شده اند! ولایتى هاى دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروى اسلام و مسلمین را ریخته اند، و در عمل پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را مى خورند!
راستى اتهام امریکایى و روسى و التقاطى، اتهام حلال کردن حرامها و حرام کردن حلالها، اتهام کشتن زنان آبستــن و حلیت قمار و موسیــقى از چه کسـانى صادر مى شود؟ از آدمهاى لامذهب یا از مقدس نماهاى متحجر و بی شعور؟!
فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و کنایه ها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است. همه اینها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه هاست، و برخورد واقعى هم با این خطرات بسیار مشکل و پیچیده است. از یک طرف وظیفه تبیین حقایق و واقعیات و اجراى حق و عدالت در حد توان و از طرف دیگر مراقبت از نیفتادن سوژه اى به دست دشمنان کار آسانى نیست.
با اینکه در کشور ما در اجراى عدالت بین روحانى و غیر آن امتیازى نیست، ولى وقتى با متخلفى از روحانیت خوش سابقه یا بدسابقه برخورد شرعى و قانونى و جدى مى شود، فورا باندها فریاد مى زنند که چه نشستهاید، جمهورى اسلامى مى خواهد آبروى روحانیت را ببرد. اگر احیانا کسى مستحق عفو بوده و بخشیده شود، تبلیغ مى کنند که نظام به روحانیت امتیاز بیجا مى دهد.
مردم عزیز ایران باید مواظب باشند که دشمنان از برخورد قاطع نظام با متخلفین از به اصطلاح روحانیون سوءاستفاده نکنند و با موج آفرینى و تبلیغات اذهان را نسبت به روحانیون متعهد بدبین ننمایند و این را دلیل عدالت نظام بدانند که امتیازى براى هیچکس قائل نیست و خدا مى داند که شخصا براى خود ذره اى مصـونیت و حـق و امتیاز قائل نیستم. اگر تخلفى از من هم سر زند مهـیاى مؤاخذه ام.
پیام (منشور روحانیت)
زمان:3 اسفند 1367 / 15 رجب 1409
کلمات کلیدی:
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعى از اقشار مختلف مردم قم سال1386
گویندگان، وعاظ، مداحان، سرایندگان، همه باید توجه داشته باشند که این یک حقیقت عزیز است؛ با آن نبایست بازى کرد؛ حقایق ماجراى عاشورا را بازیچه نباید قرار داد. هر کسى یک چیزى به آن اضافه بکند، خرافهاى را به آن وصل بکند، کارهاى غیر معقول را به نام عزادارى انجام بدهد، اینها نباید باشد؛ اینها طرفدارى از امام حسین نیست. یک وقتى ما راجع به مسئلهى تظاهرات قمه، مطلبى را گفتیم، یک عدهاى گوشه کنار صداشان بلند شد که آقا ! این عزادارى امام حسین است؛ مخالفت نشود با عزادارى امام حسین! این، مخالفت با عزادارى نیست؛ مخالفت با ضایع کردن عزادارى است. عزادارى امام حسین را نباید ضایع کرد.
کلمات کلیدی:
قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع خبرگان رهبری سال 1383
مسألة عزاداریها هم بسیار مهم است. شکی نیست که در مواردی در عزاداریها حرفهای غیرواقعی و غلط و خرافی گفته میشود؛ لیکن اگر فرض میکردیم هیچ حرف غلطی هم به آن معنا بیان نشود، امّا وقتی حرف صحیح ولی سست و بدون استناد به یک مدرکِ درست گفته شود، یا حرفی که ایمان مردم را متزلزل کند و در باور مخاطبان نگنجد، گفته شود، این هم مضر است. شنیدهایم و در مواردی دیدهایم که کسانی به این عیب، بلکه به این خطر توجه کرده و آن را بیان کردهاند. طبعاً ذهنهای بعضی کشش ندارد این معنی را درک کند؛ در مقام عمل هم به این کار عادت کردهاند؛ این خیلی مهم نیست؛ این قابل اثرگذاری است؛ امّا ناگهان از نقطهیی از دل روحانیت و از مراکز معتبر روحانیت ندای تأییدی از آن کارِ غلط بلند شده؛ این باید علاج شود؛ و الّا بیان کردن، توجیه کردن و تشر زدن دشوار نیست.
این طور نباشد که وقتی مطلب حقی در مرکزی گفته میشود و مسؤول و روحانیِ روشنفکر و آگاهی آن را بیان میکند، ناگهان با این توهم یا با این وسوسه که اصل عزاداری امام حسین(ع) زیر سؤال برده شد، جریانی درست شود؛ کما اینکه ما دیدیم در قضیة قمهزنی همینطور شد. به نظر ما قمهزنی یک خلاف شرع قطعی بود و هست؛ این را ما اعلام کردیم و بزرگانی هم حمایت کردند؛ امّا بعد دیدیم از گوشه و کنار کسانی در جهت عکس این عمل میکنند! اگر قمهزنی اشکال هم نداشته باشد و حرام هم نباشد، واجب که نیست؛ چرا در جاهایی برای این چیزهای بعضاً خرافی انگیزه وجود دارد؟ آنهایی هم که جنبه خرافی محض ندارند، لااقل این مقدار هست که در دنیای امروز، در فرهنگ رایج جهانی امروز، در عقلانِیاتی که امروز در داخل خانههای ما و بین جوانان و دختران و پسران ما رایج است، عکسالعمل نامناسب ایجاد خواهد کرد. اینها از بیّنات شرع نیست که ما بگوییم چه دنیا بپسندد، چه نپسندد، ما باید اینها را بگوییم؛ حداقل اینها مشکوک فیه است. مجلس خبرگان یک مجلس معتبر و باعظمت است؛ دربارة موضوعی که به نظرتان مهم میآید، قطعنامه صادر کنید تا پخش شود؛ لااقل مردم ایران بدانند که نظر شما نسبت به فلان مسأله این است؛ گیرم بعضی عمل بکنند یا نکنند.[1]
[1]. بیانات رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری: 27/12/1383؛ رک: اشک باید رازدار باشد، مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی(حفظ و نشر آثار آیت الله العظمی خامنهای)، چاپ اوّل پائیز1385، ص73.
کلمات کلیدی:
قسمتی از سخنان مقام معظم رهبری در جمع خبرگان رهبری سال 1384
ما چند سال پیش این جا راجع به قمهزنی- امری که «بَیِّن الغَی» است - مطالبی گفتیم؛ بزرگانی صحبت کردند، نجابت کردند، قبول کردند و مردم زیادی هم پذیرفتند؛ یک وقت دیدیم از گوشههایی سر و صدا بلند شد که آقا شما با امام حسین مخالفید! معنای «سفینة النجاة و مصباح الهدی» این است که ما عملی را که بلاشک شرعاً محل اشکال است و به عنوان ثانوی هم حرام مسلم و بیّن است، انجام دهیم! باید این روشنگریها را بکنیم تا نسل جوانِ ما به اسلام بیشتر علاقهمند شود. گرایش جوانها را به اسلام میبینید. این گرایش، گرایش عاطفی است. این گرایش، بسیار ارزشمند است؛ امّا مثل موجی است که ممکن است بیاید و برگردد. ما اگر بخواهیم این موج همچنان استمرار داشته باشد، باید پایههای فکری جوانها را محکم کنیم. دعای ابوحمزه ثمالی، دعای امام حسین در روز عرفه، اینها را جوانهای ما میخوانند؛ امّا معنایش را نمیفهمند. «الهی هب لی قلبا یدنیه منک شوقه»؛ چقدر از اینگونه مناجاتها و از اینگونه مبانی و از این حرفهای عمیق در دعاهایی مثل مناجات شعبانیه و صحیفهی سجادیه وجود دارد که احتیاج هست ما اینها را برای جوانها بیان و تبیین و روشن کنیم تا بفهمند و با علاقه و عاطفه و شوقی که دارند، بخوانند.[1]
[1]. بیانات حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار منتخبان ملّت در مجلس خبرگان، زمان: 17/6/1384 ه. ش ـ 3/8/1426 ه. ق ـ 8/9/ 2005 م، مکان: تهران.
کلمات کلیدی:
پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامى به نامه
امام جمعه اردبیل
در پى نامه حجت الاسلام و المسلمین مروج، امام جمعه اردبیل، مبنى بر اعلام تبعیت مردم اردبیل از نصایح و رهنمودهاى رهبر انقلاب در مسأله عزادارى سالار شهیدان حسین بن على، علیهماالسلام، حضرت آیت الله خامنهاى رهبر معظم انقلاب اسلامى و ولى امر مسلمین، خطاب به امام جمعه اردبیل پاسخى به این شرح صادر فرمودند:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى مروج، امام جمعه مکرم اردبیل- دامت برکاته- بعد السلام و التحیه
مرقوم جنابعالى که حاکى از موضعگیرى تحسین برانگیز مردم عزیز اردبیل پیرامون نصایح اینجانب در مسأله عزادارى سالار شهیدان، علیه آلاف التحیه و الثناء، بود دریافت شد.
از آن مردم مؤمن و غیور و فداکار که همواره در صفوف مقدم صالحات قرار دارند، همین انتظار نیز هست. اینجانب هم در صحنة خونین جنگ و هم در عرصه حضور عقیدتى و انقلابى و سیاسى، رشادت و جوانمردى و غیرتدینى و روشنبینى و عشق به اهلبیت، علیهمالسلام، را در مردم عزیز اردبیل و خطة آذربایجان دیدم و ـ انشاء الله ـ در نزد حضرت حق تعالى مأجور و سرافراز خواهند بود.
عرایض اینجانب به مردم متدین و عاشق خاندان نبوت و ولایت، علیهمالسلام، از روى دلسوزى است، اینجانب مىبینم که چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام مورد جفا و قضاوتهاى جهانى واقع مىشود؛ چگونه درک روشن بینانة آنان در اعتقاد به مقام والاى اهلبیت، علیهمالسلام، به خاطر بعضى اعمال جاهلانه حمل بر امورى مىشود که از ساحت شیعه و ائمة بزرگوارشان بسى دور است؛ مىبینم که چگونه عزادارى بر جگر گوشهگان زهراى اطهر، علیهمالسلام، مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصب و تبلیغاتچىهاى شیطان استعمار قرار مىگیرد؛ مىبینم که بعض اعمالى که هیچ ریشه دینى هم ندارد بهانه به دست دشمن مغرض مىدهد که بدان وسیله، هم اسلام و تشیع را ـ العیاذ بالله ـ به عنوان آیین خرافه معرفى کنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدّس جمهورى اسلامى در تبلیغات خود آشکار سازند. شیعه محب و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مىکند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو در پى بد معرفى کردن اسلام و تشیع است عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون دهها هزار جوان بسیجى صفت عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است ضایع سازد؟
آنچه از قول مراجع سلف، رحمت الله علیهم، نقل شده است، بیش از این نیست که اگر این کار ضرر معتنى به ندارد، جایز است. آیا سبک کردن شیعه در افکار جهانیان ضرر معتنى به نیست؟ آیا مخدوش کردن محبت و عشق شیعیان به خاندان مظلوم پیامبر، صلی الله علیه وآله، و به خصوص شیفتگى بىحد و حصر آنان به سالار شهیدانعلیه السلام را بد جلوه دادن ضرر نیست؟ کدام ضرر از این بالاتر است. اگر قمهزدن به صورت عملى انفرادى در خانههاى در بسته انجام مىگرفت، ضررى که ملاک حرمت است فقط ضرر جسمى بود؛ وقتى این کار على رؤسالاشهاد و در مقابل دوربینها و چشمهاى دشمنان و بیگانگان بلکه در مقابل چشم جوانان خودمان انجام مىگیرد، آن وقت دیگر ضررى که باید معیار حرمت باشد فقط ضرر جسمى و فردى نیست، بلکه مضرات بزرگ تبلیغى که با آبروى اسلام و شیعه سر و کار دارد نیز باید مورد توجه باشد.
امروز این ضرر بسیار بزرگ و شکننده است؛ و لذا قمهزدن علنى و همراه با تظاهر، حرام و ممنوع است.
البته کسانى که در سالهاى گذشته از روى عشق و اخلاص قمه زدهاند، مأجورند و به خاطر نیتشان مستوجب ثواب الهىاند ـ انشاء الله.
ولى اکنون باید به نحو متعارف که در طول قرون و اعصار عزادارى مىکردهاند و متدینین و علماء هم خود در آن شرکت مىجستهاند عزادارى کنند؛ یعنى، تشکیل مجالس روضهخوانى و راه اندازى دستجات و مواکب عزادارى که داراى حال و حزن و شور محبت اهلبیت، علیهم الصلوة و السلام، است سعى کنند که نوحهها و شعرها و روضه خوانىها پر مغز و داراى مضامین صحیح و متکى به آثار وارده معتبره از ائمه، علیهمالسلام، یا علماى بزرگ باشد.
سلامتى و توفیقات جنابعالى و همه مردم آذربایجان و اردبیل و سایر مناطق کشور اسلامى را مسئلت مىنمایم.
سید على خامنهاى
هفتم محرم الحرام 1415 مطابق 27 خرداد 1373
کلمات کلیدی: