به رگهاى دل این آدمى گوشتپاره‏اى آویزان است که شگفت‏تر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را ماده‏ها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندى‏اش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟
درباره



قمه‏ زنی سنت یا بدعت؟

وضعیت من در یاهـو
مهدی مسائلی
امام خمینی(ره):...اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدّس‌نماهای احمق و آخوندهای بی‌سواد صدمه‌ای بخورد، بگذارید هرچه بیشتر بخورد...ما باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را شکسته تا به سرچشمه زلال اسلام ناب محمدی، صلی الله علیه وآله، برسیم. و امروز غریب‌ترین چیزها در دنیا، همین اسلام است و نجات آن قربانی می‌خواهد و دعا کنید من نیز یکی از قربانی‌های آن گردم.صحیفه نور، ج 21، 2/7/67
آهنگ وبلاگ
روی شیشه غلتیدن!!!

امسال
محرم صدا و سیمای اصفهان در ضمن برنامه هایی که جهت نقد و بررسی عمل
ناهنجار قمه زنی آماده شده بود به پخش تصاویری پرداخت که تعجب و افسوس
بسیاری از دلسوزان فرهنگ و مذهب این شهر را برانگیخت.

تصاویری
که در آن افرادی با بدن برهنه بر روی شیشه های خورد شده می غلتیدند!!! آری
بر روی شیشه  های تیزی که خورده شده بودند! به گونه ای که حتی در یکی از
این صحنه ها فردی بچه‌ی تقریبا 3 ساله‌اش را به بدن عریان بر روی شیشه ها
می غلتاند و با حسین حسین گفتن این کار را نوعی عزاداری می پنداشت!

در تصاویری دیگر نیز آتشی گداخته تهیه شده بود و افرادی با پای برهنه داخل آن می شدند!

البته
هیچ کدام از اینها جای تعجب ندارد زیرا همه این حرکتها از آفات هدف
پنداشتن عزاداری هاست که چند وقتی است نه بلکه مدت هاست! به صورت گسترده
توسط بعضی نه بلکه خیلی ها! به مردم عزادار القاء می شود. به گونه‌ای
که عزاداران فکر می‎کنند آخر خط همین جاست،
و وقتی هم فکر کردند که دیگر آخر خط عزاداری است، جلوتر نمی‎روند و فقط در آن تنوع ایجاد می‎کنند
و به جای رشد کمالی و عمودی، رشد سطحی و افقی پیدا می‎کنند. وقتی هم این اتفاق افتاد
تنوع در عزاداری‎ها روز به روز بیشتر می‎شود. اینجاست که عزاداری
به جای «هادی‏» بودن به سرچشمه گرم و جوشان و ایمان‏خیز عاشورا، به «عایق‏» تبدیل می‌شود
و شور و عشق را از خود عبور نداده و دست و دل عزادار را به صحن و سرای «جوهره کربلا»
و «هویت عاشورا» نمی‌رساند؛ و به تعبیر دیگر عزاداری به جای این‌که «پل عبور» باشد،
به‏ «اقامتگاه دائمی‏» تغییر شکل پیدا کرده است.

آری کسانی که دیروز آنان را بر شکل گیری این اعمال ناهنجار در
راستای نگاهشان به عزاداری هشدار می دادیم باید انتظار چنین اعمال را نیز
داشته باشند. زیرا از نظر افرادی که دست به این بدعتها می زنند زیاد فرقی
بین قمه زنی و این اعمال وجود ندارد بلکه هدف هرچه بزرگتر، وحشتناک تر  و
فجیع تر انجام دادن عزاداری است، بگونه ای که از نگاه اینها سینه زنی از
اشک ریختن برتر است و همچنین زنجیر زدن از سینه زدن برتر ، قمه زدن از
زنجیر زنی برتر، روی شیشه غلتیدن از قمه زنی برتر و قس علی هذا...
و  اینها همه مولود قمه زنی و بلکه به تعبیر درست تر هدف پنداشتن عزاداری است.

در
زیر حتی فتوای یکی از علمایی که قمه زنان در اعمالشان بر ایشان استناد می
کنند را در  برائت از اعمال ناهنجار و زشت مذکور می بینید:




کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مهدی مسائلی 87/10/22:: 12:33 صبح     |     () نظر