نقد و بررسی جریان فکری مبلغان قمه زنی
شاید در گذشتهای نه چندان دور
قمه زنی و اعمال مشابه آن عموما توسط افراد عادی و عوامی صورت میگرفت که میخواستند
شدت علاقه خویش را به حضرت سیدالشهداء علیهالسلام نشان دهند و به علت عدم آشنائی
با فلسفه عزاداری، دست به این اعمال میزدند که با روح و اهداف عزاداری مخالفت
داشت، اما هماکنون و در زمانی که اطلاعات کافی در مورد آثار مخرب و زیانبار قمه
زنی و اعمال مشابه آن موجود است؛ عموما تبلیغ قمه زنی را می توان مربوط به جریانهای
فکری خاص دانست که یکی از ابزارهای اصلی مخالفتشان با جریان عقیدتی و فکری انقلاب
اسلامی ایران را در قمه زنی و اعمال مشابه آن میبینند. انقلابی که توانسته است در
ایجاد شور و شعور مذهبی در درون شیعه موفق باشد و دیگر مسلمانان و حتی غیر
مسلمانان را شیفته و مجذوب خویش ساخته و به الگویی برای تفکر ناب اسلامی تبدیل شود.
آیا می توان انکار نمود که شیعیان و حزب الله لبنان با الگوپذیری از انقلاب اسلامی
و تفکرات ناب شیعی حاکم بر آن بود که توانستند بر دشمن صهیونیستی غلبه نموده و در
لبنان نیز تبدیل به قدرتی کم نظیر و استراتژیک در مقابل استکبار و آمریکا تبدیل
شوند. همچنانکه کسی نیز نمیتواند انکار نماید حماس در فلسطین با وجود اینکه در
ابتدا با انگیزههای سلفی به وجود آمد با تغییر رویکرد و نزدیک ساختن خویش به تفکر
و جریان انقلاب اسلامی ایران بود که توانست دشمن صهیونیستی را خار و ذلیل نماید. و
به تعبیر صحیح تر هر دو گروه با اقتدا به حضرت سیدالشهداء علیه السلام توانستند
به فتح دنیوی و اخروی دست یابند؛ همانگونه که ملت ایران با درک درست پیام عاشورا
توانستند به این مهم برسند.
آری امروز جریان فکریای مبلغ
قمهزنی است که به صورتی حساب شده قصد مخالفت با این تفکر انقلابی را دارد و نگاهش
به قمهزنی و اعمالی از این دست به عنوان ابزاری است که میتواند تمایز و مخالفت
این جریان را با انقلاب اسلامی مشخص سازد.
شاید روزگاری برای عدهای بحث
از دخالت بیگانگان در عزاداری و سنتهای مذهبی آنگونه غریب و بعید مینمود که اصل وجود
آن را انکار مینمودند؛ اما این قضیه امروز آنقدر روشن و مشخص شده که جایی برای
انکار آن وجود ندارد. باید دانست که طبق اطلاعات مستندی که در دست میباشد دشمنان
به این تحلیل و نتیجه رسیدهاند که باید هماهنگ با ایجاد تفرقه بین مذاهب اسلامی در
خود آنها نیز انشعاباتی را به وجود آورند بگونهای که حتی افرادی که مذهب مشترک
نیز دارند با تعصب و تحجر با یکدیگر برخورد نمایند و با ایجاد تفرقه توان این
مذاهب گرفته شده و کم کم به اضمحلال کشیده شوند. البته استکبار گروهها و جریاناتی
را نیز در مذاهب مختلف اسلامی برای اجرای این مأموریت در نظر گرفته است. همچنانکه
وهابیت در اهلتسنن به این مأموریت واداشته شده و با قدرت به کار خویش ادامه میدهد.
در میان شیعیان نیز گروهی مأمور این پروژه شدند که گرچه جریانی نوظهور نیستند اما
با تقویت در چند سال اخیر توانستهاند بیش از پیش خود را مطرح نمایند. جریانی با
عقاید غالیانه و متحجرانهای که دارند جهان به جغرافیای خویش تفسیر نموده و از
دایرهای که پیرامون خویش ترسیم نمودهاند به فراتر نمینگرند. آنگونه که دیگران را
پلید و نجس پنداشته و حتی مخالفت با سلایق خویش را عین کفر میدانند. جریانی که در
مقابل دیگر مسلمانان و حتی شیعیان میخروشند اما با کافران و مستکبران سر ستیز
ندارد. سیاست را غیر از دیانت دانسته و روحانیونی که در باب سیاست صحبت میکنند را
روحانیون حکومتی مینامند و گاهی حتی پا را از این گفتهها نیز فراتر نهاده و مبارزه
با طاغوت را حرام میدانند. تعجب نکنید و بر ما خرده نگیرید! آنچه گفتیم بی دلیل و
از سر تعصب و عناد نبود؛ زیرا برای آن شاهد فراوان داریم. به طور نمونه شاید شما
نیز فراموش نکردهاید که سال گذشته در جریان حمله اسرائیل به غزه این گروه حامی
اسرائیل شدند و با حرام دانستن حمایت از مردم فلسطین، کشته شدن را حق آنان دانستند
دلیلشان هم سنی بودن آنان بود. و صدالبته که باطل خویش را با حق در آمیختند تا با
برپایی غبار فتنه انحرافشان نمایان نباشد. آنگونه که مقام معظم رهبری فرمودند: «در
قضیهى غزه - در این جنگ بیست و دو روزهى چند ماه قبل - جمهورى اسلامى در همهى سطوحش؛
از رهبرى و ریاست جمهورى و مسئولین گوناگون و مردم و تظاهرات و پول و کمک و سپاه و
غیره، همه در خدمت برادران فلسطینىِ مظلوم و مسلمان قرار گرفتند. در بحبوحهى این حرفها،
یک وقت دیدیم که ویروسى دارد تکثیر مثل میکند؛ دائم میروند پیش بعضى از بزرگان، بعضى
از علماء، بعضى از محترمین، که آقا! شما دارید به کى کمک میکنید؛ اهل غزه ناصبىاند!
ناصبى یعنى دشمن اهلبیت. یک عده هم باور کردند! دیدیم پیغام و پسغام که آقا، میگویند
اینها ناصبىاند. گفتیم پناه بر خدا، لعنت خدا بر شیطان رجیمِ خبیث. در غزه مسجد الامام
امیرالمؤمنین علىبنابىطالب هست، مسجد الامام الحسین هست، چطور اینها ناصبىاند؟!
بله، سنىاند؛ اما ناصبى؟! اینجور حرف زدند»
آری آنچنان که گذشت امروز
مدارک متعدد و معتبری وجود دارد که حمایت بیگانگان از این جریانات را نمایان میسازد.
همانگونه که یکی از مهمترین برنامههای استکبار که ایجاد انحرافات نوپدید و توهین
آمیز در عزاداریهاست توسط این گروهها دنبال میشود. بطوری که این گروهها هماهنگ
با تبلیغ بدعتهایی همچون قمهزنی و زنجیرتیغی زدن به جعل و ترویج بدعتهای جدیدی
همچون روی شیشه غلتیدن، برگزاری مراسم لطمه و خراش زدن به صورت و راه رفتن بر روی
خار و خاشاک وآتش نمودهاند. برنامهریزی دقیق این جریان برای ورود چنین بدعتهایی
در عزاداری نیز به نحوی است که شکی در ارتباط مغرضان و دشمنان با این جریانات را باقی
نمیگذارد. آنگونه که این جریان روزهای خاصی از ماه محرم و صفر را برای اعمال فوق
در نظر گرفته و با اختصاص آن روز به این اعمال ناهنجار قصد سنت کردن این اعمال را در
این روز دارند. که به طور مثال میتوان از اختصاص دادن روز 6 محرم به روی شیشه
غلتیدن و 7 محرم به روز لطمه زدن و خراشیدن صورت، نام برد. همچنین بانیان این
مراسم نیز با نصب پرچم و بنری بر سردر مجالس اعلام مینمایند هرگونه فیلم برداری و
عکاسی از این مراسم آزاد است!
آنچه گفتیم فقط مختصر و محدودی
از انحرافات این گروهها بود که در این نوشتار قابل گفتن بود. هرچه هست آنچه میتواند
از تقویت و گسترش این جریانات جلوگیری نماید آگاهی مردم از انحرافات فکری و عقیدتی
این گروههاست که با هوشیاری خویش میتوانند به مقابله با این جریان بپردازند. از
همین رو در ادامه این نوشته به معرفی یکی از رسانههای مهم این جریان یعنی شبکه سلام خواهیم
پرداخت.
مستندات تصویری:
کلمات کلیدی: