اینگونه به ولایت اهل بیت، علیهمالسلام، نمی رسیم
همه میدانیم که ولایت حقیقی و انحصاری از آن خداست و از غیر خدا کاری ساخته نیست؛ آن گونه که قرآن کریم با یادآوری این معنی، میفرماید: «فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِی[1]؛ یعنی: ولایت منحصراً از آن خداوند است»، و همچنین در آیهای دیگر میفرماید: «وَ ما لَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیر[2]؛ یعنی: برای انسان ولی و یاوری جز خدا نخواهد بود.»
با توجه به این نکته، پس هنگامی سخن از ولایت پیامبر و اهل بیت- صلوات الله علیهم- به میان میآید در واقع این ولایت جدا از ولایت خداوند نبوده و برگرفته از همان ولایت الهی است. با این وصف، راه رسیدن به ولایت اهل بیت- علیهمالسلام- نیز همان راه وصول به ولایت خداوند میباشد. پس همانگونه برای دست یافتن به ولایت خداوند انجام واجبات و پرهیز از محرمات، لازم است برای نائل شدن به ولایت اهل بیت- علیهمالسلام- نیز گذشتن از این راه لازم است. از همین رو اهل بیت- علیهمالسلام- نیز بارها این معنی را مورد تأکید قرار داده و فرمودهاند: لَا تُنَالُ وَلَایَتُنَا إِلَّا بِالْوَرَعِ وَ الْعَمَل[3]؛ یعنی: کسی به ولایت ما نمیرسد مگر با پرهیزگاری شدید و عمل صالح.
اما با این حال، متأسفانه بر اثر بعضی القائات باطل، بعضی از مردم گمان میکنند ولایت اهل بیت- علیهمالسلام- راه میانبری برای رسیدن به سعادت است که در آن از سختگیریهای دین و ولایت خدا خبری نیست. این در حالی است که راه سعادت انسان، یک راه بیش نبوده و آن همان راه ولایت خداوند میباشد که ولایت اهل بیت- علیهمالسلام- نیز به منزلهی مقدمهای لازم برای رسیدن به این ولایت است. جابر بن یزید جُعْفِی میگوید: امام باقر علیهالسلام به من فرمود: اى جابر! آیا کسى که ادعاء تشیع میکند، او را همین بس است که از محبت ما خانواده دَم زند؟ به خدا شیعه ما نیست، جز آنکه از خدا پروا کند و او را اطاعت نماید، اى جابر! ایشان شناخته نشوند، جز با فروتنى و خشوع و امانت و بسیارى یاد خدا و روزه و نماز و نیکى به پدر و مادر و مراعات همسایگان فقیر و مستمند و قرض داران و یتیمان و راستى گفتار و تلاوت قرآن و بازداشتن زبان از مردم، جز از نیکى آنها، و آنها امانت نگهدار فامیل خویش باشند.
جابر میگوید عرض کردم: یا ابن رسول اللَّه! ما امروز کسى را داراى این صفات نمیشناسیم!
امام فرمود: اى جابر! سخنان مردم در تو تأثیر نگذارد، آیا براى مرد کافى است که بگوید، من على را دوست دارم و از او پیروى میکنم، و با وجود این فعالیت دینى نکند؟! پس اگر بگوید: من رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله را دوست دارم- رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله که بهتر از على علیهالسلام است- سپس از رفتار او پیروى نکند و به سنتش عمل ننماید، محبتش به پیغمبر به او هیچ سودى نمیدهد. پس از خدا بپرهیزید و براى آنچه نزد خدا هست عمل نمایید زیرا بین خدا و کسى خویشاوندى نیست بلکه محبوبترین بندگان نزد خداوند و ارجمندترین ایشان نزد او با تقواترین آنهاست، و عملکنندهترین آنها به طاعت اوست.
اى جابر! به خدا قسم، جز با اطاعت نمیتوان تقرب به خداى- تبارک و تعالى- جُست؛ و همراه ما بَرات آزادى از دوزخ نیست و هیچ کس بر خدا حجت ندارد، هر که مطیعِ خدا باشد دوست ما و هر که نافرمانى خدا کند دشمن ماست، ولایت ما جز با عمل [صالح] و پرهیزگاری شدید به دست نمیآید.[4]
[1]. سوره شوری، آیه 9.
[2]. سوره بقره، آیه 107.
[3]. شیخ صدوق، امالی، ص626 و اعتقادات الإمامیه، ص113.
کلمات کلیدی: