نسبتهای دروغ به آیت الله سیستانی
دفتر آیت الله العظمی سیستانی در نجف اشرف مطالب نسبت داده شده به این مرجع دینی را در کتاب « لماذا التطبیر» تکذیب نموده و آن را دروغ و افترا خواند.
اخیرا کتابی توسط یکی از روحانیون بحرینی مروج قمه زنی نوشته شده است که در آن، مطالبی در راستای تأیید قمه زنی از قول زائرانی که به دیدن آیت سیستانی می روند به ایشان منتسب شده است. دفتر ایشان این مطالب را کذب و افترا دانست.
ترجمه و تصویر پاسخ دفتر آیت الله سیستانی که خطاب به نویسنده این کتاب است بدین شرح است:
حضور محترم شیخ عبدالعظیم مهتدی بحرانی
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
و بعد: چندی پیش بر نسخه ای از کتاب شما«لماذا التطبیر» اطلاع یافتیم و قصص مختلف و دروغهایی که در صفحه 56 و مابعد آن، به نقل از بعضی از زوار به آیت الله سیستانی نسبت داده شده بود توجه ما را به خود جلب کرد.
و از جمله آنها اینکه: آیت الله سیستانی به یکی از قمه زنان بحرینی گفته است: آفرین بر تو ای زننده کنندهی شعار حسینی و عمل صالح و رزق حلال طیب مبارک.
و از جمله آنها اینکه: آیت الله سیستانی در جواب کسی که از ایشان سؤال کرده چرا در مورد قمه زنی چیزی نمینویسید؟ گفته است: حاجتی به نوشتن نیست هنگامی فرزند من سید محمد باقر و فرزندان سایر مراجع و خود بعضی از مجتهدین در نجف قمه می زنند شما تصاویر اینها را بگیرید و منتشر کنید همین کافی است.
و از جمله آنها اینکه: ایشان گفته اند: قمه زنی به نسبت بقیهی عزاداری هایی که برای امام حسین علیه السلام انجام می شود مانند پوست برای تخم مرغ است پس هنگامی پوست تخم مرغ بشکند محتوای آن بیرون ریخته و از بین می رود.
و از جمله آنها اینکه: ایشان گفته است: قمه بزنید... و با انگشتانش بر گردنش زده و گفته است: این بر گردن من است [ یعنی حلال بودن آن بر گردن من است.]
باز لازم میدانیم تأکید نماییم که حضرت آیت الله سیستانی دام ظله هیچ کدام از این مطالب حکایت شده را بیان ننموده اند و شگفت و تعجب باقی است برخی چگونه برای رسیدن به اهداف معین خویش به آسانی به مرجعیت دروغ می بندند؟!! شکایت آن را به نزد خدا می بریم.
البته این اولین باری نیست مروجین قمه زنی برای اثبات و تأیید عمل خویش دست به تحریف و دروغ بستن به مراجع میکنند بلکه چند سال پیش نیز عدهای در اصفهان برای ترویج این عمل خرافی اقدام به ساخت فلیمی نمودند که در آن سعی شده بود با بهره از تمام حیلهها و ابزارهای فریب به ترسیم چهرهای شرعی! و مظلومانه! برای قمهزنی پرداخته شود. در این فیلم که به صورت بسیار انبوه و با بودجههای مشکوک در تمام کشور منتشر گردید از تحریف روایات گرفته تا تحریف کلام علماء استفاده شده شود. که با گذشت زمان بسیاری از دروغهای مطرح شده در آن آشکار گردیده و بر زشتی کار سازندگان این سیدی افزود. متأسفانه در یکی از همین تحریفات، نسبتی کاملا کذبی توسط یکی از سخنرانان به آیت الله العظمی بهجت(ره) داده شد که چندی بعد ایشان صریحاً آن را تکذیب نمودند. سخنران فوق مدعی شد که حدود سی سال قبل در روضهای که در منزل آیت الله بهجت تشکیل شده بود از ایشان شنیده است که فرمودهاند: در زمان آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی آن زعیم بزرگ به جهت سخنان یکی از روشنفکران پیرامون حرمت قمهزنی فتوا به وجوب قمهزنی!!! داده و فرمودند هر کس توانایی دارد باید امسال قمه بزند. در آن سال حدود 700 مجتهد!!! به اطاعت از حکم سید، قمه زدند اما من (آیة الله بهجت) چون دیدم هم میترسیدم و بنیه و هنر این کار را ندارم برای این که مخالفت با مرجعم سید ابوالحسن نکنم لباسی پوشیده و به میان قمهزنان رفتم و آن لباس من خونی شد و آن را نشُستم و وصیت کردهام آن را با من دفن کنند!!! چون به امر مرجعم چنین کردم.
گفتنی است آیت الله العظمی بهجت ضمن دستخطی که اصل آن هماکنون موجود است ضمن تکذیب این ادعا فرمودند: آنچه من گفتهام آن است که مرجع بزرگوار آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی با قمهزنی مخالف بودهاند و تا پایان حیات خود نیز بر این رأی و نظر باقی بودند. و چنین لباسی نیز هماکنون نزد من وجود ندارد.
جالب اینجاست که این تهمت بزرگ در حالی به آیة الله اصفهانی زده شد که همان گونه که آیت الله بهجت نیز فرمودند ایشان یکی از مخالفان سرسخت قمهزنی بودهاند. در اینجا با بهره از کتاب «قمهزنی سنت یا بدعت؟» گزارشی از جزئیات فتوای ایشان را ارائه خواهیم نمود:
(قضیه از آنجا آغاز شد که) مرحوم آیة الله العظمی سیدمحسن امین در کتاب خویش به نام «التنزیه لاعمال الشیبه» با استدلال و برهان ثابت میکند قمهزنی و برخی دیگر از خرافات رایج در عزاداری امام حسین علیه السلام نه تنها ثوابی ندارد بلکه از نظر شرع مقدس حرام و از کارهای شیطان است. در پی انتشار این اثر، که با هدف پاکسازی گردهماییهای مذهبی از بدعتها و گمراهیها انجام شد، مردم ناآگاه چنان در برابرش موضع گرفتند، که برخی از دوستانش خطر «انقلاب عوام» را به وی گوشزد کردند. تبلیغات فراگیر درباره دانشمند مصلح دمشق چنان مؤثر افتاد که حتی گروهی از گویندگان مذهبی در مسجدها به بیان گمراهیهایش پرداختند و برخی از مردم با گرو نهادن خانه خود و به دست آوردن اندکی پول، در جهاد نامقدس ضد سیدمحسن شرکت جستند.
ولی از آنجا که حق با سید بود، بالاخره پیروز و سربلند شد. تا آنجا که پس از اندک زمانی، آیة الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی (که در آن زمان مقام ریاست تامه و مرجعیت عامه را داشتند) به طرفداری از امین عاملی و کتاب بیداری بخش او فتوا صادر کرد و با صراحت گفت:
«انّ استعمال السّیوف و السلاسل و الطبول و الابواق و ما یجری الیوم أمثاله فی مواکب العزاء بیوم عاشورا انّما هو مُحرم و هو غیر شرعی؛ به کار بردن شمشیرها(قمهزنی) و زنجیرها و طبلها و بوقها و کارهایى مانند این امور که امروزه در دستههاى عزادارى و در روز عاشورا معمول است همه حرام و غیر شرعى است.»
جالب اینجاست که با وجود همین توضیحات حجت الاسلام و المسلمین فاطمی نیا در سخنان خود در شبهای تاسوعا و عاشورا چند سال پیش می گفت: من بعدا خدمت آیت ا... بهجت رفتم و موضوع را از ایشان پرسیدم. ایشان گفتند، سید ابوالحسن می خواست جلوی قمه زنی را بگیرد، ولی نتوانست. اما وقتی پیش فردی که در سی دی سخن گفته بود، رفتم، گفت : پس آقای بهجت دروغگو است و باید نمازهایی که پشت سر ایشان خوانده ایم، اعاده کنیم!
کلمات کلیدی:
تکذیب شایعه قمه زنی آیت الله سیستانی
در پی شدت گرفتن شایعات در جهت تخریب مرجع تقلید شیعیان دفتر حضرت آیت الله سیستانی، عکس منتشر شده قمه زنی را متعلق به این مرجع تقلید ندانست.
به گزارش خبرگزاری رسا، در حالی که خبر وصیت نامه حضرت آیت الله سید علی سیستانی از سوی دفتر این مرجع تقلید تکذیب شد، روز گذشته نیز خبر قمه زنی مرجع اعلای شیعیان عراق از سوی دفتر وی تکذیب شد.
این دفتر ضمن انتقاد شدید از انتشار برخی خبرهای بی پایه و اساس منتسب به آیت الله سیستانی، شایعه پراکنان را به تقوای الهی و دوری از نشر اکاذیب دعوت کرد.
دفتر آیت الله سیستانی در پاسخ به سوال یکی از مقلدان این مرجع تقلید درباره انتشار عکس قمه زنی آیت الله سیستانی اظهار داشت: شخصی که در این عکس به قمه زنی می پردازد حضرت آیت الله سیستانی نیست و بسیار تاسف آور است که برخی از جریان ها از هیچ دروغی برای رسیدن به اهداف خود دریغ نمی کنند.
گفتنی است برخی از سایت ها با انتشار عکسی مدعی شده اند که حضرت آیت الله سیستانی با هدف ابراز همدردی با حضرت زهرا (س) اقدام به قمه زنی کرده است.
روز گذشته نیز خبر وصیت نامه این مرجع تقلید که خواسته بود همانند مادرش حضرت زهرا (س) دفن شده و بر لزوم عدم حضور رئیس جمهور، اعضای دولت و دوربین های فیلمبرداری پشت پیکرش تاکید کرده بود، تکذیب شد.
در روزهای گذشته هجمه های شدیدی علیه مرجع عالیقدر شیعیان عراق انجام گرفته و به نظر می رسد که دشمنان می خواهند چنین جلوه دهند که مرجعیت تقلید مخالف نظام کنونی در عراق که اکثریت آن را شیعیان تشکیل می دهند، است و جایگاه آیت الله سیستانی که مورد احترام همه ملت عراق است را مخدوش سازند. در این میان بر رسانه ها و مطبوعات است تا با بصیرت و تیزبینی در این دام دشمنان وحدت امت اسلامی گرفتار نشوند.
تصویری که به دروغ به آیت الله سیستانی منسوب شده است را در زیر ببینید:
نفى مکتب سماحة المرجع الدینی الاعلى آیة الله العظمى السید علی الحسینی السیستانی فی النجف الاشرف نفى ما نشر خلال الایام الماضیة من صور مفبرکة لسماحته وهو یمارس التطبیر مواساة للسیدة فاطمة الزهراء علیها السلام معربا عن اسفه لنشر هذه مثل هذه الصور من قبل جهات لاتتورع عن الکذب للترویج عن مقاصدها "
کلمات کلیدی:
عزاداری برای چه چیز!؟
هر سال که محرم طلوع میکند، امام حسین، علیهالسلام، با آن افکار والا و فریادهای شورانگیزش ظهور میکند و ندا در میدهد: «الا تَروَنَ اَنَّ الحَقَّ لا یُعمَلُ بِهِ وَ اَنَّ الباطِلَ لا یُتَناهی عَنهُ؟ لِیَرغَبِ المؤمِنُ فی لِقاءِ اللهِ مُحِّقاً» آگاه باشید، ای مردم نمیبینید که به حق عمل نمیشود و از باطل جلوگیری نمیگردد و نتیجه آن این است که مؤمن به شهادت در راه حق تشویق شود و با تمام وجودش به امام حسین، علیهالسلام، اقتدا کند: «لا اَریَ المُوتَ اِلّا سَعادَةً وَ الحَیوةَ مَعَ الظّالِمینَ اِلّا بَرَماً؛ زندگی [در چنین وضعی] با ستمکاران برای من ننگآور است، مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست.»
عزاداران بر بلندای محافلشان این شعار را نوشتهاند: «الموتُ خیرٌ مِن رکوبِالعَار؛ مرگ از زندگی ذلت بار بهتر است.»
آنچه در مراسم عزاداری بازخوانی میشود، شعارهای زندگانی است. امّا زندگانی همراه با عزت. سوگواری تداوم راه و اهداف عاشورا است. عاشورا تجلی احساس جهاد و شهادت و فداکاری در راه حق و امر به معروف و نهی از منکر است، میخواهیم با عزاداری این احساس را در خود زنده نگهداریم. عزاداری لبیک به امام حسین، علیهالسلام، است و این سفارش قرآن کریم است که «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکُم لِمَا یُحْیِیکُمْ»[1]؛ «ای کسانی که ایمان آوردهاید دعوت خدا و پیغمبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد». عاشورا زنده نگه داشتن روحیه فداکاری در اجتماع است. شعار عاشورا، شعار احیای اسلام است گویا ندای امام حسین، علیهالسلام، بلند است: چرا بیتالمال مسلمانانحیف و میل میشود، چرا حرام خدا را حلال و حلال خدا را حرام میکنند، چرا در برابر توهین کنندگان به مقدسات سکوت میکنید، چرا فقر و تبعیض در جامعه اسلامی رو به افزایش است، عاشورا و عزاداری از یک سو زنده نگه داشتن روحیه امر به معروف و نهی از منکر و از سوی دیگر پاسخ به این چراهاست؛ و به فرموده امام خمینی، قدسسره:
«روضه سیدالشهدا برای حفظ مکتب سیدالشهداست. آن کسانی که میگویند روضه سیدالشهدا را نخوانید، اصلاً نمیفهمند مکتب سیدالشهدا چه بوده و نمیدانند یعنی چه. این گریهها و این روضهها این مکتب را حفظ کرده است... اینها خیال میکنند حالا ما باید (به جای روضه) حرف روز بزنیم. حرف سیدالشهدا همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیدالشهدا آورده، دست ما داده... این مجالس و عزاداری اباعبدالله الحسین یک میتینگ و فریادی است برای احیای مکتب سیدالشهدا...»[2]
سوگمندانه باید گفت
سوگمندانه باید گفت ما هدف خویش را از عزاداری فراموش، بلکه گم کردهایم. عزاداری میکنیم چون بخیالمان آخر خط همینجاست و فقط و فقط باید عزاداری کنیم. همهی سعی و تلاشمان رشد سطحی و ظاهری عزاداری شده است به گونهای که تنوع در عزاداری هر روز برای ما مهمتر میشود. برایمان مهم نیست با چه وسیلهای عزاداری میکنیم و یا عزاداریِ ما چه تأثیراتی بر دیگران دارد زیرا هدفْ فقط و فقط همان عزاداری است.
قبلاً به سینه میزدیم، حالا به پا میزنیم، قبلاً با لباس سینه میزدیم، حالا لخت میشویم، قبلاً با دست سینه میزدیم حالا تیغزنی و قمهزنی میکنیم، در آتش راه میرویم و بر روی خار میدویم!
فکر میکنیم عزاداری هرچه خشنتر و فجیعتر باشد ثوابش بیشتر است و با این نگاه قمه زنی را از گریه کردن برای امام حسین، علیهالسلام، مهمتر و بهتر میدانیم. خلاصه به قول معروف عزاداری امام حسین، علیهالسلام، را کیلویی و وَجَبی میسنجیم.
گویاتر این که خیلی از ما عزاداران این گونه باور داریم که هرچه محکمتر بر سینه بزنیم ثواب بیشتری از سینهزنی خواهیم داشت و یا این که هنگامی توانستهایم یک عزاداری کامل انجام دهیم که یک سینهزنیِ نمایشی آن هم با آهنگ و نظم خاصی داشته باشیم.
اما راست اینکه عزاداری یک عبادت است و همان گونه که دو رکعت نماز با تدّبر و اندیشه بهتر از یک شب نماز بدون حضور قلب[3]، یک قطره اشک همراه با معرفت و اخلاص نیز بهتر از ساعتها عزاداری بی هدف و همراه با ریا است.
اما چه باید گفت هنگامی که بعضی فکر میکنند که هر کاری و عملی هدفی دارد به جز عزاداری که هدف خاصی ندارد؛ نماز هم هدف دارد اما عزاداری هدف ندارد!
کلمات کلیدی:
سخنان علامه مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب« شبهای پیشاور» پیرامون قمهزنی
متأسفانه بعضی طرفداران قمه زنی تا هنگامی از علما سخن میگویند که ایشان طبق نظر آنها سخن بگویند اما هنگامی که عالمی مخالف آنها سخن بگوید اگر به او تهمت وهابی گری و... نزنند، لااقل سخنانش را به هیچ هم حساب نمیکنند. به طور مثال همین سخنان عالم بزرگوار مرحوم سلطان الواعظین شیرازی، که هرچند این طیف قمه زن در جاهای دیگر از او بسیار دَم می زنند اما با این حال بعضی سخنان این عالم حق گو نیز هست که برایشان ارزشی ندارد. مرحوم سلطان الواعظین شیرازی در کتاب« شبهای پیشاور» پیرامون قمهزنی میفرماید:
بر طبق نظر عقلا و همچنین از لحاظ منطقی، در مورد عقاید هر قوم و ملتی باید از روی اسناد و کتب علمای آنها بحث نمود. اگر شما یک کتاب از کتب علما و فقها و مراجع تقلید شیعیان نشان دادید که به سیخ زدن و قفل و قمه و قداره زدن و حجله ی قاسم ساختن و . . . دستور داده باشند و ازائمه هدی و پیشوایان دین و مذهب در این موضوعات، خبری نقل نموده من تسلیم میشوم.
و حال آنکه در دستورات شرعی و رساله های مراجع تقلید برای حفظ تن و بدن موازینی معین گردیده [است]. کتب فقهی و رساله های علما و فقهای شیعه ی در دسترس عموم میباشد (از قبیل شرح لمعه و شرایع و رسالههای علمیه مانند جامع عباسی و مجمعالرسائل و عروة الوثقی مرحوم آیت الله یزدی و وسیلةالنجات مرحوم آیت الله اصفهانی و ترجمههای آنها قدس الله اسرارهم)را مطالعه کنید و ببینید در مذهب شیعه برای حفظ تن و بدن چه احکامی مقرر آمده و صریحا میرسانند که واجبتر از هر واجبی، حفظ تن و بدن آدمی است و هر عملی که موجب ضرر تن و بدن گردد، حرام میشود.
حتی در اعمال واجبه مانند وضو وغسل و روزه و حج و غیرآنها که ابواب مفصلی در فقه جعفری دارد گاهی ساقط میگردد.
مثلا در وضو و اغسال واجبه و مستحبه که مقدمه طهارت است اگر مسلمان بداند در عمل کردن آنها ضرر به عضوی از اعضاء بدن میرساند و لو احتمال درد استخوان و غیره بدهد که باعث خوف شود با شرایط وارده ساقط میگردد.
یکی از موارد جواز تیمم، خوف ضرر استعمال آب است، به سبب مرض یا درد چشم یا ورم اعضاء یا جراحت و امثال آنها که بترسد از استعمال آب، یا متألم شود.
فقه جعفری اجازه نمیدهد عمدا بدون جهت شرعی، حتی سوزنی به تن و بدن فرو کنند یا ناخن را عمدا طوری بگیرند که خون ظاهر شود. حتی اجازه نمیدهد در مصائب وارده مو بکنند یا صورت بخراشند ویا خود را طوری بزنند که بدن را کبود نمایند و اگر هر یک از این اعمال را بنماید، گناه کرده و باید استغفار نموده و کفاره بدهند... حال بیایند و عکس بیاندازند که مرد عامی (خرافی و بر خلاف دستور شرع و مذهب حقه جعفری) تمام بدنش را سیخ و میخ و قمه و قداره و کارد و قفل زده و یا مردانی لباس زنان پوشیده در حجله وغیره شبیه درآورده و بگوید که اینها دستور مذهب شیعه است. اعمال مردمان عامی، خرافی و جاهل را به حساب مذهب جعفری آوردن و از دلائل بطلان مذهب قرار دادن، که مردمان بی خبر گمان کنند واقعا امامان شیعه امر به چنین اعمال زشتی نموده اند، جنایت بزرگ است.بسیاری از اعمال زشت و خرافی در مردمان عامی بر طبق قوانین قومی جاری است که مبنای اساسی ندارد، نمیتوان آن اعمال را دلیل بر خرابی و فساد اصل مذهب قرار داد.
شبهای پیشاور، ص58-59
کلمات کلیدی:
ملاآقا دربندی و ترویج قمه زنی
عبدالله مستوفی در کتاب شرح زندگانى من، ج1، ص277 دربارهی ملا آقاى دربندى مینویسد:
این آخوند ترک با وجود مقام ملائى و حتى اجتهاد، از راه سادگى و اخلاص به اهل بیت پیغمبر راجع بوقعه طف عقائد عجیب و غریب داشته که در کتاب خود هم نوشته و گذشته از نقل اخبار ضعیف، رؤیاها را هم مانند اخبار در کتاب روضه خود آورده و نتیجة آنها را هم جزو مطالب واقع قلمداد کرده است. این آخوند سادهلوح معتقد بوده که روز عاشورا هفتاد و دو ساعت امتداد داشته است و این عقیده را از این راه پیدا کرده است که بوقعه طف چیزهاى خیالى افزوده بوده و با آن مقدمات، ناگزیر روز عاشورا باید هفتاد و دو ساعت درازى پیدا بکند. در صورتی که قبل از این تاریخ هیچیک از روضهنویسها از این قماش عقاید اظهار نکرده بودند.
یکروز نزد معتمد الدوله فرهاد میرزا رفته اظهار عقیده کرده بود که امامزاده قاسم که مقبره او در بالاى تجریش واقع است، مدفن سر قاسم بن حسن شهید روز عاشوراست که از کوفه آورده اینجا دفن کردهاند. معتمد الدوله شاهزاده بااطلاع دقیق البته زیر بار این حرف نرفته، از او مستند ایندعوى را خواسته است. آخوند سندى براى این گفته نداشته ولى قرآنى از بغل خود بیرون آورده گفته است «باین قرآن قسم که این قبر مدفن سر قاسم بن حسن، شهید وقعه طف است.»
این آخوند بیچاره از راه اخلاص بخانواده رسالت و ثواب رساندن بمردم، کار روضه و روضهخوانى را از خرک درکرده و بعنوان «تسامح در ادله سنن» تا توانسته است اخبار ضعیف و عقاید سخیف وارد روضهخوانى نموده است. تیغ زدن روز عاشورا از کارهائى است که این آخوند در عزادارى وارد یا لامحاله آنرا عمومى کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است و ترکهاى عوام هم این عزاداری را پذیرفتهاند و این خلاف شرع بیّن جزو عزادارى و کار ثواب وانمود شده است. چنانکه ذکر شاخسین واخسین» (شاه حسین! وا حسین!) و حیدر! صفدر! که قبل از تیغزنى معمولا میگفتند، ذکر ترکى و همیشه ترکهاى معتقد بودهاند که باین عزادارى میپرداختهاند و اهالى عراق اگر هم در این عزادارى شرکتى میکردهاند، خیلى از حیث نفرات بىاهمیت بودهاند. در دوره اعلیحضرت شاه سابق هم که حقا نظمیه شهرها از اینکار جلوگیرى میکرد، مردم همهجا اینکار خلاف شرع را ترک کردند. فقط ترکها بودند که براى اقامه این عزادارى بدهات دوردست رفته و خود را باین ثواب (؟) میرساندند و فعلا در آذربایجان و جاهاى دیگر، لامحاله در شهرها این عزادارى متروک شده است.
کلمات کلیدی:
حکایت قمه زدن محمد علیشاه
ناظم الاسلام کرمانى در کتاب تاریخ بیدارى ایرانیان، ج1، ص: 201 دربارهی اخلاق و سیرت محمد علی شاه مینویسد:
...اظهار تدین میکرد اما مقید بدینش نبود، خود را مسلمان میدانست بمسجد و معبد توپ بست، معتقد بقرآن بود لکن قرآن را سوزاند، نسبت بسادات اظهار اخلاص میکرد لکن سید را میکشت چنانچه مرحوم سید جمال الدین اصفهانى را حکم قتل داد و بىاحترامى بآقاى بهبهانى و آقاى طباطبائى کرد، نسبت بحضرت سید الشهداء امام حسین ارواحنا فداه اظهار ارادت و عقیدت میکرد چنانچه در روز عاشوراء قمه و قداره بسر میزد و خون سرش را بروى صورتش میمالید و در شب عاشوراء هزار و یک عدد شمع در اطاقش روشن میکرد و شمع چهل منبر را روشن میکرد اما احترام ماه محرم را منظور نداشت و در ایام عاشورا بود که تلگراف حمله بتبریز را مخابره کرد و حکم داد که اهل تبریز را در حالتیکه مشغول عزادارى بودند قتل و غارت نمایند. در روز عاشورا آنقدر خون از سر خود جارى میکرد که بحالت غشوه میافتاد اما در شب چندان مسکرات و الکلیات مىآشامید که مست و لا یشعر میشد باطفال امرد میل داشت چنانکه بزنان خوشکل مایل بود...
کلمات کلیدی:
خیانت به عاشورا
هر مذهب و اندیشهای برای نشان دادن عمق ارزشها و باورهای خویش نیاز به نمادها و شعارهایی دارد که تجلی بخشِ مهمترین ارکان آن تفکر و مذهب باشد.
از آنجا که حادثه عاشورا نیز یکی از رویدادهای مهم تاریخ تشیع میباشد که جهت گیری این مذهب در آن به خوبی ترسیم گشته است، عزاداریهایِ ما نیز باید به گونهای انجام شود که تجلی دهندهی این بخش مهم از اندیشه تشیع باشد و همهی مردم جهان، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، در برخورد با عزاداری به محتوای بلند حادثه عاشورا و خواستههای عمیق امام حسین، علیهالسلام، پی ببرند.
حال سؤال اینجاست که اعمالی همچون قمه زنی، تیغ زنی و... تا اندازه قادرند به نشرِ اندیشههای تشیع و امام حسین، علیهالسلام، کمک کنند؟ آیا جز آن نیست که چهرهای زشت و وحشیانه و خرافی از اسلام و تشیع ارائه کرده و میکنند! اینجاست که معارف ناب و زلال اسلامی را به قربانگاه جهل و خرافه میبریم و بجای آنکه در صدد تحقق شعاری باشیم که بتواند حقیقت دلنشین اسلام را برای بشریت جلوهگر سازد به اموری میپردازیم که نه تنها نخواهد توانست شعاری از آن تعالیم الهی باشد بلکه موجب تنفر و بیزاری جهانیان از دین اسلام و به ویژه تشیع میگردد. به قول دیدهبان بزرگ انقلاب:
«اینجانب مىبینم که چگونه اخلاص و محبت مردم به سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین، علیهالسلام، مورد جفا و قضاوتهاى جهانى واقع مىشود؛ چگونه درک روشن بینانهی آنان در اعتقاد به مقام والاى اهلبیت، علیهمالسلام، به خاطر بعضى اعمال جاهلانه حمل بر امورى مىشود که از ساحت شیعه و ائمهی بزرگوارشان بسى دور است؛ مىبینم که چگونه عزادارى بر جگر گوشهگان زهراى اطهر، علیهمالسلام، مورد تبلیغ سوء دشمنان متعصب و تبلیغاتچىهاى شیطان استعمار قرار مىگیرد؛ مىبینم که بعض اعمالى که هیچ ریشه دینى هم ندارد بهانه به دست دشمن مغرض مىدهد که بدان وسیله، هم اسلام و تشیع را ـ العیاذ بالله ـ به عنوان آیین خرافه معرفى کنند و هم بغض و عداوت خود را نسبت به نظام مقدّس جمهورى اسلامى در تبلیغات خود آشکار سازند. شیعه محب و مخلصى که در روز عاشورا با قمه سر و روى خود و حتى کودکان خردسال خود را خونین مىکند، آیا راضى است که با این عمل خود در روزگارى که هزاران چشم عیبجو و هزاران زبان بدگو در پى بد معرفى کردن اسلام و تشیع است عمل او را مستمسک دشمنى خود قرار بدهد؟ آیا راضى است که با تظاهر به این عمل، خون دهها هزار جوان بسیجى صفت عاشق را که براى آبرو دادن به اسلام و تشیع و نظام جمهورى اسلامى بر زمین ریخته شده است ضایع سازد؟ »
واقعیت آن است که هماکنون این اعمال برای بسیاری از شیعیان نیز توجیهی ندارد چه برسد به دیگران.
کلمات کلیدی:
---------------------------------------------------
بسم الله الرحمن الرحیم
حفظ ماهیت دین از ورود مفاهیم التقاطی و مخلوط شدن آن با مفاهیم اصیل دینی، همواره و در طول تاریخ یکی از مهمترین اهداف بعثت انبیاء و رسالت آنها در بین جوامع و ملت ها بوده است.
رسالتی که از حضرت آدم (ع) شروع می شود و پس از گذراندن یک سلسله ی صد و بیست و چهار هزار نفری، به حضرت خاتم (ص)، ختم می یابد تا بعد از آن نیز به حکم امامت و وصایت به دست اهل بیت عصمت و طهارت (ع) سپرده شود.
در این باره می توان به حدیثی از امام رضا (ع) استناد نمود. ایشان در کلامی بس شیوا چنین می فرمایند:
« اگر خداوند تبارک و تعالی پیشوائى امین و حافظ و سرپرستى مورد اطمینان براى مردم قرار ندهد، ملّیّت و آئین بکلّى نابود میگردد، و دین از بین میرود، سنّت تغییر یافته و احکام تبدیل و جابجا و زیر و رو مىشود و بدعتگزاران در آن دخل و تصرّف نموده، و ملحدان از آن میکاهند و آن را بر مسلمانان مشتبه مىکنند » (عیون أخبار الرضا ج2 ص 101)
این امر خطیر در مرحله ی بعدی ـ یعنی در زمان غیبت امام معصوم ـ بر عهده ی فقها و مرجعیت شیعه قرار می گیرد تا همچون دژهای محکمی به صیانت از دین و حفظ حدود و ثغور آن بپردازند. چه آنکه در حدیثی امام صادق (ع) فرمودند: الفقهاء حصون الاسلام …
تمام این در حالی است که فحول و بزرگان طائفه، در این برهه از زمان نقش خود را به خوبی إیفا کرده و همواره مانع از نفوذ افکار بیگانه در میان بینش های اصیل اسلامی شده اند.
از جمله می توان به دانشمند بزرگ و مرجع تقلید شیعیان، آیت الله العظمی سید محسن حکیم ـ صاحب کتاب مستمسک العروة ـ اشاره نمود که حقی بس بزرگ بر شیعیان عالم دارند .
ایشان در مبارزه با بینش های التقاطی جزء پیشگامان عصر خود بوده و در موارد بسیاری با اینگونه انحرافات برخورد می کردند.
از آن جمله می توان به جلو گیری آیت الله حکیم از انحرافاتی مربوط به مساله عزاداری و همچنین افعالی که بعضی از عوام در ایام نهم ربیع انجام می دهند، اشاره نمود.
مرحوم آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم از والدشان نقل می کنند:
آیت الله حکیم در مقابل کسانی که در مراسم عزاداری مسائلی از قبیل قمه زنی و راه رفتن بر روی آتش را داخل می کردند با شجاعت می ایستاد و فتوا به حرمت آنها داده بود وتمام امکانات را برای جلوگیری از این کارها فراهم کرده بود .
ایشان می فرمودند: دو امر سبب شده است که مذهب تشیع منتشر نشود
اول : قمه زنی که سبب تنفر مسلمین از مذهب ما می شود
دوم :کارهایی که بعضی از جاهلان انجام می دهند و به مذاهب دیگر دشنام و فحش می دهند که این کار با مذهب و فکر و عقیده ی اسلامی سازگاری ندارد زیرا خداوند از فحش دادن به خدایان مشرکین نهی فرموده در حالیکه قطعا در آتش هستند. (وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم انعام 108)
متن عربی :
و یشیر السیّد محمّد باقر الحکیم (رحمه الله) إلى أنّ والده السیّد محسن (رحمه الله) وقف وقفة شجاعة بوجه الذین حاولوا إدخال بعض الشعائر على المراسم الحسینیّة، من قبیل إشعال النار ثمّ التوضّؤ والدخول فیها تعبیراً عن الارتباط بالإمام الحسین، فحرّم ذلک واستخدم کلّ الإمکانات لمنعه. إضافةً إلى تحریمه التطبیر،
معتبراً أنّ أمرین رئیسیّین منعا التشیّع من الانتشار:
1- التطبیر الذی ینفّر المسلمین من مذهبنا.
2- ما یمارسه بعض الجهّال من الشتم والسب واللعن، وذلک ما یأباه مذهبنا وأفکارنا وعقائدنا ومنهجنا الإسلامی، حیث نهى القرآن عن سبّ آلهة المشرکین مع أنّها فی النار
مصادر :
مرجعیّة الإمام الحکیم – نظرة تحلیلیّة شاملة: 257
السیرة والمسیرة فی حقائق و وثائق ج 2 ص 457 – مولّف : الشیخ احمد ابو زید العاملی
برچسب ها: عزاداری, عید الزهرا, قمه زنی, وحدت
منبع: سایت نفوذ(http://nofooz.org)
کلمات کلیدی: